همزمان با افزایش فشارهای اقتصادی بهویژه در ماههای اخیر و روند صعودی آمار خودکشی در بین کارگران در ایران، روز دوشنبه ۱۷ مردادماه ۱۴۰۱ یک کارگر دیگر، این بار در استان ایلام، به دلیل اخراج از محل کار خودکشی کرد.
هویت این کارگر علیمحمد کریمی اعلام شد. وی یکی دیگر از کارگران اخراجی شرکت پتروشیمی ایلام اهل شهر چوار از توابع ایلام و یکی از کارگران اخراجی این مجموعه با استفاده از اسلحه به زندگی خود پایان داده است.
روز گذشته نیز محمد منصوری ٣٢ ساله یکی دیگر از کارگران اخراجی شرکت پتروشیمی ایلام خود را حلق آویز کرد و جان باخت.
این دو کارگر هردو به دلیل مشکلات معیشتی اقدام به خودکشی کردند و از کارگران روزمزد پتروشیمی چوار بودهاند که چند ماه پیش و پس از چندین سال کارکردن توسط مسئولان این مجموعه اخراج شدهاند.
در هفتههای گذشته گزارشهای متعددی از خودکشی کارگران در گوشه و کنار کشور منتشر شده است. از جمله دادستان لاهیجان، نهم مرداد از خودسوزی «یکی از کنتورنویسان تحت پیمانکاری امور آب و فاضلاب» این شهرستان خبر داده و دلیل این اقدام را «اعتراض به تعلیق شدن از کار از سوی شرکت پیمانکاری» عنوان کرده بود.
پیش از این، خودسوزی دو کارگر در ماهشهر در اعتراض به اخراج خود در اواسط خرداد خبرساز شده بود. در همان زمان منابع خبری حقوق بشری از خودسوزی یک کارگر در یاسوج به دلیل «ناتوانی در پرداخت بدهی ده میلیون تومانی» خبر داده بودند.
دو کارگر نانوایی نیز ماه اردیبهشت در روستایی در استان فارس به دلیل فشارهای اقتصادی با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داده بودند.
در سالهای گذشته بهویژه در ماههای اخیر، تورم و افزایش مداوم و افسارگسیخته قیمتها، فشار اقتصادی بسیاری بر خانوارهای ایرانی وارد کرده و همزمان عدم تناسب افزایش حقوقها با نرخ تورم، تعدیل نیروی گسترده در بخشهای مختلف و معوقات چندماهه، موجب افزایش آمار خودکشی بهویژه در میان کارگران شده است.
مرکز آمار ایران در آخرین گزارش ماهانه خود، از تورم ۹۰.۲ درصدی اقلام خوراکی در ماه تیر امسال نسبت به زمان مشابه پارسال خبر داد.
۳۰تن از کارگران شهرداری ارومیه از کار اخراج شدند. این اخراج پس از آن صورت گرفت که اخبار دزدی مقامات شهرداری ارومیه منتشر شد. مقامات شهرداری ارومیه در فیش حقوقی این کارگران مبلغ ۵.۸ میلیون تومان را درج میکردند، اما نیمی از این مبلغ را هم به کارگران نمیدادند. پس از افشای دزدی مقامات شهرداری، در یک واکنش تاملبرانگیز، شهردار به جای مجازات مقامات این اداره، اقدام به اخراج ۳۰ تن از کارگران شهرداری ارومیه کرد.
این اخراج زمینهساز واکنشهای زیادی در رسانههای استانی شده است. یک رسانهی شهرستان ارومیه در واکنش به این اقدام نوشته است:
«حسین مهدیزاده، شهردار اورمیه اگر جرات داشت آقازادههایی را اخراج میکرد که به قدرت وصل هستند و بدون هیچ کارایی چندین برابر این کارگران بدبخت حقوق میگیرند !»
پیش از این مهدیزاده شهردار ارومیه وعده حفاظت از معیشت پرسنل شهرداری ارومیه را داده و گفته بود:
«به هیچ وجه اجازه نخواهم داد تا حقوق و مزایا و معیشت همکارانم در مجموعه شهرداری تحت تاثیر ناکارآمدی مدیران به مخاطره بیافتد».
اخراج کارگران شهرداری ارومیه با وعدههای داده شده مغایرت دارد. اما نکته این است که مهدیزاده در سخنانش مشخص نکرد منظورش از همکاران چه کسانی است. آیا وی کارگران شهرداری ارومیه را نیز جزء همکاران خود میداند، یا همکاران وی کسانی هستند که نیمی از دستمزد کارگران را ماهانه به سرقت میبردند.
وضعیت معیشتی کارگران شهرداری ارومیه مانند همکارانشان در سایر شهرها وخیم است.
در چند سال اخیر اعتراضات کارگران در اصناف مختلف به دلایل گوناگون در سطح کشور شکل گرفته که نه تنها مشکلاتشان مرتفع نشده بلکه بعضا به دستگیری و یا اخراج کارگران منجر می شود.
پرداخت نشدن به موقع دستمزدها ، موجب مشکلات زیادی برای آنها شده است. این در حالی است که طبق قانون، کارفرما اعم از دولتی و یا شرکتی موظف است، دستمزد کارگران را در موعد مقرر پرداخت کند. در حال حاضر امنیت شغلی این کارگران نیز در خطر است. با توجه به گرانی و تورم افسارگسیخته، هر روز تاخیر در پرداخت معوقات باعث کم ارزش شدن آن میشود. این اقدام باعث گسترش اعتراضات کارگران خواهد شد. این اعتراضات در زمان مناسب تبدیل به یک اعتراض سراسری شده که دیگر حاکمیت توان مقابله با آنها را نخواهد داشت.
طی ویدئوی منتشر شده در شبکه های اجتماعی، یک کارگر با گریه از وضعیت معیشتی خودش بعد از گران شدن دارو صحبت میکند. وی میگوید، روزی ۱۵۰ هزار تومان دستمزد میگیرد؛ اما برای مداوای خانمش باید ماهی سه میلیون تومان هزینه کند. وی در رابطه با این وضعیت میگوید: «دلم داره میترکه، خسته شدم از این زندگی بخدا مرگ شیرینتر از عسله واسم. دیگه کمرم شکسته، دیگه توانش را ندارم، بچه کوچک هزار تا خرج داره، دیگه توانش را ندارم…»
این وضعیت اکثریت اقشار کم درآمد جامعه ایران است. کارگران بزرگترین قشر جامعه ایران را تشکیل میدهند. گران شدن دارو و سایر کالاهای اساسی باعث ایجاد مشکلات زیادی برای مردم شده است. جهش قیمتها، ناشی از عملکردهای نادرست کابینه رئیسی است که بیشترین فشار را به اقشار ضعیف جامعه بخصوص کارگران وارد کرده است.
مقامات وزارت بهداشت در ماههای اخیر بارها اعلام کرده بودند، حذف ارز ترجیحی تبعات تورمی محدودی در پی دارد. اما در حال حاضر فارغ از تبعات تورمی آن، مردم شاهد رشد قابل ملاحظه قیمت داروها بودهاند.
دولت رئیسی در یک اقدام دیگر تعرفه خدمات درمانی را بین ۲۰ تا ۲۴ درصد افزایش داد. در حال حاضر سهم پرداخت مستقیم بیمه توسط مردم تا ۴۰ درصد است. افزایش هزینههای درمان و کاهش قدرت خرید، مردم را به پیگیر نشدن روند درمان سوق داده است. این اتفاق میتواند آثار جبران ناپذیری به جامعه تحمیل کند. گران شدن دارو پیامدهای خطرناکی برای بیماران به همراه دارد.
حذف ارز ترجیحی برای دارو به صورت چراغ خاموش، از سال ۹۹ آغاز شد. این اقدام به کمبود و گران شدن دارو منجر شده است. پیش از این رئیسی وعده داده بود، هزینه درمان از جیب مردم را به نصف کاهش میدهد. اما از زمان روی کار آمدن دولت او، قیمت برخی داروها حتی ۳۰۰ درصد افزایش یافته است.
در مناطق فقیرنشین، هزینه دارو آخرین اولویت زندگی است. تهیه معیشت خانوادهها این گونه به آنها تحمیل میکند که حتی برای دارو هم قسطبندی کنند. علت نسیهبری دارو هم واضح است؛ گران شدن دارو توسط دولت. دولت رئیسی با گران کردن دارو و سایر اقلام پزشکی فشار دوبارهای را به مردم تحمیل میکند. این در حالی است که در قانون اساسی همین حکومت تصریح شده است، تامین دارو و سایر هزینههای پزشکی وظیفه دولت است.
حقوق ۴ میلیون تومانی کارگران شهرداری اهواز و کوت عبدالله، به بهانه نبود بودجه، ماههاست که عقب افتاده است. اما در همین زمان، به طلبههایی که به شهرداری فرستاده شده، حقوق ۲۵ میلیون تومانی میدهند.
کارگران شهرداری اهواز و دیگر شهرستانهای خوزستان ماهها است که دستمزدهای عقبافتاده دارند و به آنها پرداخت نشده است. این کارگران را به صورت پیمانی و قراردادهای کوتاه مدت به کار میگیرند تا مجبور باشند به انواع فشارهای شغلی تن بدهند. اما شهرداری اهواز و دیگر شهرداریهای استان خوزستان، بهانههای مختلفی میآورند که بودجه نیست و توان پرداخت حقوقهای عقبافتاده را ندارند.
گرانیها و تورم بیداد میکند و کارگران شهرداری برای تأمین معیشت خانوادههایشان درماندهاند. در چنین شرایطی، به جای آنکه حوزه علمیه و دیگر کارگزاران حکومتی به فکر کارگران و خانوادههای آنان باشند، رئیس حوزه علمیه خوزستان، فقط حقوق طلبههای ارسالی خود به شهرداری را طلب میکند.
اینکه اساسا استخدام طلاب در شهرداری به چه منظوری است، سوالی بیپاسخ است. اما همین طلبههایی که هیچ مدرک تخصصی و کار عمرانی برای شهرداری و شهروندان انجام نمیدهند، حقوق بیش از ۶ برابر کارگران دریافت میکنند.
مسعود بهرامپور مدیر حوزه علمیه خوزستان خطاب به شهردار اهواز چنین نوشته است:
«… با احترام و آرزوی توفیقات روز افزون، مسدعی است در خصوص پرداخت حقوق اردیبهشتماه و خردادماه ۱۴۰۱ آقای حمید … (به مبلغ ۲۵۱.۱۵۰.۰۰۰ریال) مجموعاً به مبلغ ۵۹۶.۶۰۳.۹۷۰ ریال به شماره حساب ۰۱۰۳۰۳۳۱۷۵۰۰۴، همکاری و دستورات لازم را مبذول فرمایید.
- اختلاف مبلغ به علت مابه التفاوت فروردینماه ۱۴۰۱ میباشد.
از حسن همکاری شما کمال تشکر را دارم
امضاء: مسعود بهرام پور – مدیر حوزه علمیه استان خوزستان»
با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی، پرداخت نشدن دستمزدهای عقبافتاده مشکلات زیادی برای کارگران ایجاد میکند. نبودن نهاد و یا قانونی برای حمایت از کارگران باعث شده، هر مشکل مالی در کارخانه بر سر کارگران سرشکن شود.
بدلیل چپاول ثروتهای عمومی توسط سران حکومت، مردم کشور بخصوص کارگران و افرادی که حقوق ثابت دارند، روزانه بیشتر به عمق خط فقر کشیده میشوند. فقیر نگه داشتن مردم از سیاستهای دیکتاتوری حاکم است تا به این ترتیب جلوی اعتراضات گرفته شود. اما مدت زمان استفاده از این سلاح به سر آمده است و مردم علت این فقر که سران حکومت هستند را نشانه گرفتهاند.
یکی از کارگران شرکت آهن آجین سونگون توسط نماینده تامالاختیار این شرکت بهشدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت. این کارگر معترض فقط خواهان پرداخت حقوق و مطالبات عقب افتاده خود شده بود. اما پاسخ خود را با کتک و توهین دریافت کرد. قربان اسکندرزاده کارگر مصدوم به بیمارستان منتقل و بستری شد.
روز جمعه سوم تیرماه ۱۴۰۱، یکی از کارگران شرکت آهن آجین سونگون (شاغل در معدن مس سونگون)، توسط ناصر نعمتپور، نماینده تامالاختیار این شرکت بهشدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت. به گفته کارگران، کارگر مصدوم خواهان پرداخت حقوق و مطالبات عقبافتاده خود شده بود. اما پاسخ خود را با کتک و توهین دریافت کرد. قربان اسکندرزاده کارگر مصدوم بر اثر شدت جراحات وارده به بیمارستان منتقل و بستری شد.
کارگران شرکت در توضیح این حرکت وحشیانه سرپرست شرکت میگویند: «قربان اسکندرزاده کارگر شرکت آهن آجین ، روز جمعه ۳ تیرماه، در شهرستان اهر توسط ناصر نعمتپور نماینده تامالاختیار و مسئول امور اداری شرکت وسط خیابان در روز روشن مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در بیمارستان باقرالعلوم اهر بستری شده است.
کارگران معدن از مدیران معدن سونگون و دادستان کل استان آذربایجان شرقی درخواست رسیدگی به این گستاخی بیشرمانه از طرف شرکت و تنبیه فرد یا افراد مرتبط را دارند.
روز دوشنبه ۳۰ خردادماه ۱۴۰۱، نیز کارگران شرکت آهن آجین پروژه لیچینگ معدن مس سونگون ورزقان در اعتراض به اخراج غیرقانونی خود در برابر دفتر مدیریت تجمع اعتراضی برگزار کردند.
یادآوری میشود که ۷۰۰ نفر پرسنل شرکت آهن آجین هم مثل شرکتهای دیگر شاغل در معدن سونگون از ۱۵ ماه قبل در رابطه با پایین بودن حقوق و مزایا، تبعیض در پرداختیها، اجرای طرح همسانسازی حقوق و طبقهبندی مشاغل معترض هستند.
به گفته کارگران شرکت آهن آجین، با گذشت بیش از یکسال از وعدههای مدیرعامل مس و هم چنین دستور مستقیم ابراهیم رئیسی هیچیک از خواستههایشان برآورده نشده است.
از سوی دیگر، هم مدیران معدن، شرکتها و نهادهای اطلاعاتی اقدام به تهدید و بایکوت اعتراضات کارگری و ایجاد تفرقه بین کارگران و پرسنل مینمایند.
طی روزهای اخیر شاهد حرکت گسترش یابندهای از طرف کسبه و بازاریان شهرهای مختلف هستیم. اعتراض و بستن مغازههایی که از بازار شهر اراک شروع شده و در ادامه در تهران در سه راه امین حضور و خیابان جمهوری گسترش یافت. سومین روز اعتصاب و اعتراض بازاریان در روز سهشنبه ۲۴ خردادماه، شاهد این حرکت گسترش یابنده در شهرهای اراک، خرم آباد، کازرون، اصفهان، نجفآباد، شیراز، نقده و بروجرد بودیم.
نجف آباد اصفهان
در نجفآباد اصفهان صنف فروش و تعمیرات موبایل با بستن مغازههای خود دست به اعتصاب زدند. بازاریان این شهر پلاکاردی در دست داشتن که در آن نسبت به نرخ جدید تعرفههای مالیاتی اعتراض کرده بودند.
اصفهان
در شهر اصفهان کسبه و بازاریـان اصفهان در خیابان یخچال که یکی از شلوغترین قسمت بازار اصفهان میباشد مغازهها را بستند. بازاریـان اصفهان نیز به تعرفههای جدید مالیاتی و بیثباتی در نرخ ارز و گرانیهای افسارگسیخته اعتراض داشتند. صنف اصلی فروشندگان لوازم خانگی در این خیابان میباشد.
کازرون
بدنبال اعتصاب روز قبل بازاریـان کازرون، روز سهشنبه نیز کسبه و بازاریـان کازرون دست به اعتصاب زدند. آنها با پهن کردن سفرههای خالی حرکت نمادینی در اعتراض به تعرفههای جدید مالیاتی نشان دادند. آنها شعار میدادند: «سفره ما خالیه، وعده وعید کافیه».
شیراز
بازار وکیل شیراز نیز به جمع بازاریـان اعتصاب کننده پیوست. بازاریـان شیراز پس از بستن مغازههای خود به سمت خیابان اصلی شهر حرکت کردند.
میناب
در شهرستان میناب در استان هرمزگان، بازاریـان به مالیاتهای نجومی تصویب شده از طرف دولت اعتراض کردند. کسبه و بازاریـان میناب با بستن مغازههای خود اعتصاب کرده و خواستار ملغی کردن مصوبههای جدید مالیاتی شدند.
اراک
کسبه و بازاریـان اراک نیز روز سهشنبه ۲۴ خردادماه به بازاریـان اعتصاب کننده پیوستند. راسته آهن فروشان اراک با بستن مغازههای خود نسبت به مالیاتهای سنگین وضع شده اعتصاب کردند.
بروجرد
کسبه و بازاریـان بروجرد پس از بستن مغازههای خود در برابر اداره امور مالیاتی این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند. بازاریـان بروجرد نیز به مصوبه اخیر تعرفههای مالیاتی اعتراض داشتند و خواستار ملغی کردن این مصوبه شدند.
نقده
در نقده نیز مغازهداران و اصناف با تعطیلی واحدهای صنفی خود به اعتصاب سراسری بازاریان و کسبه پیوستند.
شرایط اقتصادی فاجعهباری که جمهوری اسلامی برای ایرانیان رقم زده، باعث افزایش بیسابقه تورم و گرانی در سطح جامعه شده است.
وخامت اوضاع برای بعضی از این افراد تا حدی ست که گرفتاری نان روزانه شان را دارند و توان پرداخت هزینه های گزاف زندگی را ندارند.
روز دوشنبه ۲۳ خرداد ماه ۱۴۰۱، ویدئو و تصاویری با عنوان نماز جماعت در پتروشیمی شیراز توسط یکی از مخاطبین ارسال شده است، نکته قابل تامل در این ویدئو استراحت همه کارگران حاضر در نمازخانه هنگام اقامت نماز جماعت است.
شهروندی که این ویدئو و تصاویر را ارسال کرده نوشته است؛ مسئولان پتروشیمی حضور در نماز جماعت و مسجد پتروشیمی شیراز را برای کارگران اجباری کرده اند و در صورت عدم حضور با خطر کسر حقوق یا اخراج روبرو هستند.
این شهروند در ادامه افزوده است؛ این اجبار در حالی صورت گرفته که مسئولان کارگاه ها کوچکترین اجازه استراحت به کارگران در گرما و سرما نمی دهند و کارگران مجبورند علیرغم خستگی شدید در مسجد حاضر شوند و اعتراض خود را با استراحت کردن در زمان اقامه نماز جماعت نشان دهند. به گفته این مخاطب کارفرما کارگران را به اخراج تهدید کرده است.
این شهروند در ادامه افزوده است؛ بسیاری از کارگران پتروشیمی شیراز طی ماه های اخیر با مشکلات متعدد معیشتی دست به گریبان هستند و مراجعه کارگران به مسئولان پتروشیمی و حسابداری برای اعطای وام های کمک معیشتی با برخورد خشن مسئولان همراه شده و به کارگران گفته می شود اگر از شرایط راضی نیستید استعفا دهید، نیروی متقاضی کار برای کارفرما در دسترس است.
نماز در ادارات دولتی اجباری می باشد و یکی از شروط اصلی هستههای گزینش برای انتخاب افراد جهت استخدام در ایران، خواندن نماز است. همچنین درصد زیادی از سوالات آزمونهای استخدامی نیز به موضوعات شرعی ازجمله نماز اختصاص دارد. با وجود این، مقامهای حکومتی ایران تلاش میکنند محدودیتهای بیشتری برای افرادی که تمایلی به اقامه نماز ندارند، ایجاد کنند.
این اظهارات و رویکرد سران حکومت برای اجبار مردم به نمازخوانی در ایران در حالی است که عملکرد بیش از 4 دهه این نظام فرقهگرای مذهبی و تندرو و ورشکستگی سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک آن بسیاری از جوانان ایرانی را از گرایش به دین گریزان کرده است.
رئیس انجمن کارگران ساختمانی آبادان میگوید از ۱۶ کارگر جانباخته در حادثه ریزش برج متروپل در آبادان، تنها پنج نفر بیمه بودهاند.
امید هاشمی روز دوشنبه، ۲۳ خرداد به خبرگزاری ایلنا گفته است که یک کارگر نیز در این حادثه دو پا و چشمانش را از دست داده است و از مجموع ۱۷ کارگر حادثهدیده در حادثه متروپل، ۱۲ نفری که بیمه نبودهاند با وجود داشتن «کارت مهارت» از حدود سه سال پیش در نوبت قرار گرفته بودند، اما نوبت آنها نشده بود.
برج متروپل آبادان با وجود هشدارها درباره عدم استحکام ساختمان به دلیل تخلفات صورتگرفته در ساخت، روز دوم خرداد بهطور ناگهانی فرو ریخت و در پی آن ۴۱ نفر کشته شدند که از میان آنها ۱۶ نفر کارگران حاضر در ساختمان بودند.
در مورد تعداد کارگران ساختمانی در ایران آمارهای مختلفی اعلام شده است. غلامرضا عباسی، مدیر عالی انجمن صنفی کارگران کشور اردیبهشت پارسال از وجود دو میلیون کارگر ساختمانی در ایران خبر داده و گفته بود که تنها حدود ۶۰۰ هزار نفر از آنها بیمه شدهاند.
این آمار در حالی اعلام شده است که بسیاری از کارگران ساختمانی به دلیل بیتوجهی کارفرمایان به موضوع ایمنی در محیط کار در معرض خطر مصدومیت، معلولیت و مرگ قرار دارند.
قانون بیمه اجتماعی کارگران ساختمانی در سال ۱۳۸۶ در مجلس تصویب شد، اما اجرای آن به دلیل «بار مالی» پس از مدت کوتاهی متوقف شد.
تحت پوشش قرار نگرفتن کارگران ساختمانی از طریق بیمه ی تامین اجتماعی تا به امروز خسارات بسیار زیادی به این قشر زحمتکش وارد کرده است.
شغل های پرخطری همچون کار بر روی داربست ها و ساختمان ها، بدون در نظر گرفتن ایمنی لازم و تحت پوشش قرار نداشتن بیمه همه روزه زندگی کارگران زحمتکشی را در معرض نابودی قرار میدهد.
حادثه متروپل مثال روشنی در خصوص این امر است که زیانهای وارده به مردم و همچنین جان باختن کارگرانی را در پی داشته که تحت پوشش هیچ بیمه ای قرار نداشته اند.
تعدادی از جوانان شهرک طالقانی عصر روز سهشنبه ۱۸ خردادماه ۱۴۰۱ در برابر ساختمان مجتمع پتروشیمی امیرکبیر تجمع کردند. آنها جوانان بیکاری هستند که جویای کار میباشند. وقتی مسئولین مجتمع از پذیرش آنان خودداری کرد، به سمت ورودی ساختمان هجوم بردند که وارد ساختمان شوند.
جوانان معترض شهرک طالقانی مدتها است که از بیکاری رنج میبرند و بارها در برابر ساختمان مجتمع پتروشیمی امیرکبیر حاضر شدهاند. اما تاکنون این افراد را برای کار استخدام نکرده و به جای آنها افراد غیر بومی را به کار میگیرند.
مجتمع پتروشیمی امیرکبیر از جمله مؤسسات صنعتی شهرک طالقانی در بندر ماهشهر است که استعداد بکارگیری نیرو دارد. اما با وجود انبوه جوانان بیکار در سطح این شهرستان، مسئولان مجتمع افراد غیر بومی را بکار میگیرند. این موضوع بارها از طرف مردم این شهرک و جوانان آن مورد اعتراض قرار گرفته و خواهان استخدام افراد بومی بودهاند. اما تاکنون نه تنها به این خواسته جوانان پاسخ داده نشده که حتی با آنها برخوردهای فیزیکی هم کردهاند.
معضل جوانان بیکار در ماهشهر از جمله معضلات مردم شهرکهای این منطقه است. در منطقه ماهشهر چندین مؤسسه صنعتی نفت و گاز وجود دارد که ظرفیت پذیرش نیرویی زیادی دارد. از ابتدای ساخت این پالایشگاهها و تلمبهخانهها، قرار بر این بود که اولویت بکارگیری نیرو با نیروهای بومی این منطقه باشد. اما تاکنون به این موضوع توجهی نشده و همواره از نیروهای غیر بومی استفاده میشود.
مسئولان ارشد بندر ماهشهر از جمله فرماندار و نماینده مجلس و امام جمعه شهر نیز کاملا به این مشکل اشراف دارند. زیرا مردم محلی و جوانان شهر بارها با این مسئولین صحبت کرده و خواستار این بودند که استخدام نیروهای بومی در اولویت باشد. اما تاکنون هیچ اقدامی از طرف این مسئولین انجام نشده و موج بالای بیکار در این شهر رو به افزایش است.
گروهی از جوانان جویای کار شهرک طالقانی با تجمع در برابر مجتمع پتروشیمی امیرکبیر، خواستار کار در این مجتمع بودند. اما همچون گذشته مسئولین مجتمع به خواسته آنها توجهی نکرد و از آنان خواسته شد که از جلوی ساختمان مجتمع پراکنده شوند. اما جوانان حاضر در صحنه با هجوم به درب اصلی ساختمان قصد ورود به ساختمان را داشتند که با ممانعت مأموران انتظامی مواجه شدند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز شنبه ۱۴ خرداد، در سخنرانی خود به اعتراضات مردمی اخیر واکنش نشان داد و منکر هرگونه مخالفت و نارضایتی مردم از حکومت جمهوری اسلامی شد.
علی خامنهای که روز شنبه به مناسبت سی و سومین سالمرگ بنیانگذار جمهوری اسلامی در آرامگاه او سخنرانی میکرد تمام نارضایتیها و اعتراضات اخیر در کشور را به «دشمنان» و بهویژه دولت آمریکا نسبت داد.
او همچنین هنگام مقایسه انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران با انقلاب در دو کشور روسیه وفرانسه گفت: « در فرانسه پس از انقلاب، همان خانوادهای که انقلاب علیه آنها انجام شده بود به دلیل حضور نداشتن مردم در صحنه، به قدرت برگشتند.»
خامنهای افزود: «امیدشان به این است که با کار روانی و فعالیت اینترنتی و مزدورپروری مردم را در مقابل نظام قرار دهند. این محاسبه دشمن اما غلط است.»
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه بدون هیچ اشارهای به مشکلات کشور و بهویژه مشکلات معیشتی که در چند ماه اخیر شدت گرفته گفت: «این محاسبه غلط است که میتوانند ملت ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند. چرا آمریکاییها این اشتباه را انجام میدهند. آنان مشاورانی دارند که ایرانیان خائن هستند و آن بیچارهها هم طبق مشورت آنها عمل میکنند و شکست میخورند.»
امروز همچنین شماری از شرکت کنندگان در مراسم سی و سومین سالگرد درگذشت روح الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی نوه او «حسن خمینی» «اخلال» کردند.
تصاویر منتشر شده از تلویزیونهای ایران نیز نشان میدهد که شماری در زمان سخنرانی او به طور ممتد شعار میدهند و ایجاد سرو وصدا میکنند.
در صورتیکه طی چند سال گذشته فاصله اعتراضات مردمی در ایران ماه به ماه کمتر شده و بهویژه در ماههای گذشته کشور هر روز در نقطهای صحنه تجمع و اعتراض مردم، از راننده اتوبوس و کارگر تا معلم و مشتریان فروشگاهها، بوده است.
از تجمعات معلمان و کارگران تا تجمع مردم آبادان که همگی به وضع معیشتی بد و سوء مدیریت و فساد در ردههای مختلف حکومتی اعتراض داشتهاند.
تمام این تجمعات و اعتراضات ابتدا با موضوع و هدفی محدود شروع شده، اما بهسرعت گسترش یافته، سیاسی شده و کل حکومت از جمله علی خامنهای را شامل شده است، نکتهای که از شعارهای مردم نیز پیداست، از «مرگ بر خامنهای» تا «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست».
پاسخ حکومت به تمام اینها مقابله و سرکوب و بازداشت و زندان بوده است.