نژادپرستی را متوقف کنیم!
نژاد پرستی در جامعه ایران، امری فراگیر نیست ولی رگه هایی از آن در ایران نیز وجود دارد که البته گاه بسیار هم جدی است.
خودبرتر بینی و تحقیر دیگران که گاه با تمسخر و توهین همراه است و نیز نسبت دادن صفاتی به کلیت یک قوم و قبیله و نژاد، جلوه هایی از نژاد پرستی هستند. این مسأله هم در قبال برخی هموطنان وجود دارد و هم در قبال ملت های دیگری از مردم افغانستان گرفته تا مردم کشورهای عربی.
گاه برخی اتفاقات نیز مزید بر علت می شوند تا خشم از یک واقعه خاص، ابعاد نژاد پرستانه پیدا کند.
مانند زمانی که یک شهروند افغانستانی در ایران مرتکب جرمی می شود و بناگاه همه افغان ها مشمول نگاه های نژادپرستانه می شوند یا وقتی دو مأمور سعودی به دو نوجوان ایرانی تعرض می کنند، همه مردمان عرب، با عبارات کینه توزانه نواخته می شوند ، غافل از این که اگر بنا به تعمیم باشد، مگر خود ایرانی ها مرتکب جرم و جنایت و تجاوز نمی شوند؟
آیا وقتی یک ایرانی در سیدنی استرالیا گروگانگیری کرد و باعث مرگ دو استرالیایی و ترس و وحشت مردم این کشور شد استرالیایی ها، مردم ایران و ایرانی ها را شماتت کردند؟
مگر می توان و اساساً مگر عاقلانه و منصفانه است که خلاف یک ایرانی را به همه ملت ایران نسبت داد؟!
البته اشاره به این نکته نیز مهم است که جامعه ایرانی در حال رشد و بلوغ است. یکی از نشانه های تشخیص این رشد و بلوغ، بررسی میزان حساسیت جامعه نسبت به مسائلی چون حقوق بشر، محیط زیست، نژادپرستی و … است که خوشبختانه توجه به این موارد در ایران به صورت نسبی رو به رشد است.
همزمان باید توجه کرد که نژادپرستی هیچ گاه به صفر نخواهد رسید بلکه کم و زیاد می شود. لذا باید در “مسیر” ریشه کنی نژادپرستی حرکت کنیم تا وجود آن را به “حداقل” برسانیم.
شکی نیست در صورتی که در این زمینه اقدام فوری و جدی انجام ندهیم با توجه به تنوع نژادی، زبانی، مذهبی و دینی در ایران، این پدیده امکان رشد و تهدید ما را به صورت جدی خواهد داشت.
اما برای پایان بخشیدن به نژادپرستی چه باید کرد؟
یک) استفاده از تجربیات دیگران
نژادپرستی یکی از معضلاتی است که کمابیش در بسیاری از کشورهای جهان از توسعه یافته تا کم توسعه وجود دارد. اغلب کشورها نیز به صورت قوی و ضعیف در حال اجرای برنامه هایی برای مقابله با این پدیده اجتماعی هستند.
هر چه کشوری توسعه یافته تر و پیشرفته تر باشد نسبت به نژادپرستی هم حساس تر و برای مقابله با آن برنامه های جدی تر و بیشتری تدارک می بیند. نگاهی به کشورهای اروپایی غربی و آمریکای شمالی موید این حرف است.
برای مقابله با نژادپرستی یکی از بهترین شیوه ها استفاده از تجربیات کشورهای موفق در این زمینه است.
دو) گسترش فرهنگ گفت و گو
گسترش فرهنگ گفت و گو میان بخش های مختلف جامعه یکی از بهترین راه ها برای مقابله با نژادپرستی و حرکت در مسیر محو آن است. دولت باید از طریق اجرای برنامه های مستقیم و غیرمستقیم، فرهنگ گفتگو در جامعه را تقویت کند و آن را تشویق و گسترش دهد. ایجاد زنگ گفتگو در برنامه های درسی مدارس یکی از بهترین اقدامات ممکن در این زمینه است.
علاوه بر این باید در کتاب های درسی، مطالبی درباره تنوع نژادی، مذهبی، زبانی، دینی و فرهنگی مردم ایران، منطقه و جهان گنجانده شود تا دانش آموزان از پایه های نخستین درسی این موضوع را درک کنند و یاد بگیرند که همه مردم ایران کپی خود آنها نیستند و به تبع آن گوناگونی را به رسمیت بشناسند و امری عادی بدانند. باید آموزش داده شود که زبان و نژاد و فرهنگ برتر نداریم بلکه هر زبان و نژاد و فرهنگی همانند گلی، بویی خاص خود دارد و زیبایی ایران به وجود این گلستان است.
یکی از اقدامات مثبت و بسیار تاثیرگذار دهه اخیر برگزاری نمایشگاه ها و جشنوراه های فرهنگی معرفی اقوام، زبان ها ، ادیان و مذاهب مختلف در تهران و دیگر شهرستان هاست.
چنین برنامه هایی باید گسترش یابند و تقویت شوند.
ایجاد موزه های مردم شناسی نیز از دیگر اقداماتی است که می تواند سطح اطلاعات و معلومات مردم عادی و نخبگان را درباره تنوع نژادی، مذهبی، زبانی، فرهنگی و دینی بالا ببرد.
مردم ایران باید از فرهنگ متفاوت هموطنان خود آگاه شوند. این آگاهی خود به خود احترام به فرهنگ های یکدیگر و تفاوت ها را به دنبال خواهد داشت.
سه) نقش آفرینی دولت و سازمان های مردم نهاد
مسؤولیت رسمی مقابله با نژادپرستی به یک مجموعه دولتی سپرده شود و از این مجموعه دولتی خواسته شود اولا برنامه هایی را در راستای رفع نژادپرستی پیشنهاد دهد و اجرای آنها را به صورت مستقیم برعهده بگیرد
. همزمان برنامه هایی را به سایر دستگاه ها برای اجرا پیشنهاد دهد و اجرای آنها را پیگیری کند. ثانیا به صورت سالانه گزارش یا گزارش هایی را درباره حجم نژادپرستی و مبارزه با آن منتشر کند.
از سوی دیگر از سازمان های مردم نهاد (سمن) نیز در راستای فعالیت های آنها در زمینه مقابله با نژادپرستی حمایت شود.
چهار) افزایش ارتباطات
افزایش ارتباطات فیزیکی (جاده، فرودگاه، بندر و … ) و مجازی (تلفن، اینترنت و …) باعث افزایش شناخت انسان ها از یکدیگر و در نتیجه کاهش نژادپرستی می شود. این ارتباطات نه تنها در سطح داخلی بلکه با طرف های خارجی نیز همین نتیجه را دارد.
برای مقابله با پدیده نژادپرستی باید کشور را از انزوا، دور و به حداکثر تعامل با جهان خارج نزدیک کنیم.
کشورهایی که بیشترین تعاملات بین المللی را دارند، کمتر با پدیده نژاد پرستی مواجهند ، هر چند که در این جوامع نیز نژاد پرستی، وجود دارد. گسترش رسانه های آزاد و غیردولتی نیز به افزایش تولید محتوا درباره فرهنگ های مختلف منجر می شود و در نتیجه انسان ها با یکدیگر بیشتر آشنا می شوند.
البته در این زمینه باید توجه داشت که باید از تحمیل یک فرهنگ خاص بر دارندگان فرهنگ متفاوت دوری کرد.
پنج) تلاش در مسیر رفع تبعیض
یکی از مهمترین دلایل شکل گیری نژادپرستی دو طرفه، تبعض است. این تبعیض می تواند به صورت آگاهانه یا غیرآگاهانه به وجود بیاید. توسعه اقتصادی بدون بررسی های فرهنگی و توجه به شرایط فرهنگی یکی از عوامل به وجود آمدن غیرآگاهانه تبعیض است.
دولت و مردم باید برای رفع تبعیض ها به ویژه در مناطق دور از مرکز و کم برخوردارتر و کم توسعه تلاش کنند.
قانون اساسی ایران بر حق آموزش زبان مادری در مدارس تاکید دارد. حسن روحانی در وعده های انتخاباتی اش اجرای این اصل قانون اساسی را مطرح کرد که در صورت تحقق، می تواند برخی حس تبعیض ها را در این زمینه هم بزداید.
اجرای این اصل باعث می شود همه کودکان ایرانی به صورت عادلانه و برابر در خط شروع یادگیری و پیشرفت قرار بگیرند
رشد نامتوازن مناطق مختلف کشور، هر چند ریشه در سوء مدیریت ها یا کمبود منابع دارد ولی می تواند برخی سوء تفاهمات منتهی به حس تبعیض را سبب شود. بنابراین، توسعه فراگیر و متوازن نیز اقدامی زیربنایی برای نفی نژاد پرستی و توسعه اتحاد ملی است.
نژادپرستی آشکار و پنهان در ایران!
نژادپرستی در ایران به دو شکل آشکار و پنهان نمود می یابد. شکل آشکارش را در آثار مکتوب و در رسانه های فارسی زبان می خوانیم و می شنویم. نمود آن را هم اکنون در اغلب کتاب ها، تلویزیون ها، روزنامه ها، سایت ها و سایر رسانه های گروهی در داخل و خارج می بینیم. نژادپرستی پنهان، به آنگونه تفکر یا رفتار نژادپرستانه می گوییم که شخص بدون اینکه خود بداند مرتکب فکر یا کنش نژادپرستانه می شود و این ناشی از رسوبات ذهنی است که گاه در ناخودآگاه شخص جای می گیرند. علی رغم اینکه حتا این شخص ممکن است ظاهرا مخالف نژادپرستی باشد.
من در تجربه شخصی ام جنبه عرب ستیزی و ترک ستیزی این رفتار راسیستی را – هم به شکل آشکار و هم به شکل پنهانش – نزد بسیاری از روشنفکران ملیت غالب دیده ام. اینان فکر می کنند وقتی در سخنی یا مقاله ای به عرب ها دشنام می دهند یا تحقیرشان می کنند یا علیه ترک ها جوک می گویند، یک کار عادی انجام می دهند. البته شماری از آنان بر اثر سخنان یا آثار ضد نژادگرایی، دچار نوعی “آشنا زدایی” می شوند یا در واقع تلنگری به آنان زده می شود.
مساله به این محدود نمی شود و گفتمان فاشیستی عرب ستیز، ترک ستیز و دگرستیز که توسط آقاخان کرمانی ها، آخوندزاده ها، رضاخان ها، محمود افشارها، هدایت ها، پور داوودها، زرین کوب ها و دیگر همفکرانشان پایه ریزی شد طی صد و پنجاه سال گذشته در میان نویسندگان و شاعران و سیاستمداران نسل های بعد جذب شد و به تدریج شکل توده ای به خود گرفت.
ما این را به ویژه در میان لایه های طبقه متوسط جامعه فارس زبان برجسته تر می بینیم. و این سخن درستی است که می گویند عرب ستیزی در میان روشنفکران ایرانی یا ناشی از اسلام ستیزی روشنفکران سکولار یا برخاسته از سنی ستیزی روشنفکران مذهبی است. عرب ستیزی در برخی از شهرها و میان برخی از لایه های اجتماعی شدیدتر است. اصولا این پدیده نژادپرستانه در استان ها و شهرهای غیر فارس یا وجود ندارد یا بسیار اندک است اما من این پدیده را در شهر تهران و همدان شدیدتر یافتم. پس از آن شهرهای اصفهان و کرمان قرار می گیرند. اما همه اینها در یک سو و عرب ستیزی در میان لایه هایی از اقلیت غیر عرب مقیم شهرهای اهواز و عبادان و معشور (ماهشهر) و دیگر شهرهای استان در سوی دیگر است.
راسیسم در این جا شکلی ملموس و رو در رو دارد. یعنی بومیان عرب در اتوبوس و مدرسه و اداره و تاکسی و هتل و بیمارستان و در شرکت نفت و دادگاه و زندان و در هرجای دیگری که با غیر عرب ها تماس دارند معمولا با آنان اصطکاک پیدا می کنند. و این ناشی از رفتار برتری جویانه و تحقیرآمیز اقلیت غیر عرب با عرب های بومی است که به هر حال حافظه تاریخی شان هنوز حاکمیت مستقل برخی از حاکمان آل مشعشع و شیخ سلمان کعبی و حاکمیت کاملا خود مختار شیخ خزعل را فراموش نکرده است.
حاکمان ایران با تدریس و ترویج زبان و ادبیات و تاریخ ملت غالب، خلق عرب را از زبان و فرهنگ اش محروم کرده اند و این خلق را از گذشته و از تاریخ ادبیاتش قطع کرده اند. چیزی که این تراژدی را غیرقابل تحمل تر می سازد غارت ثروت نفتی و غیر نفتی اقلیم عربستان و تحمیل ادبیاتی سرشار از خود برتربینی و نفرت از قوم عرب است. در دوران شاه برای عرب زدایی از این اقلیم اساسا عرب نشین، شهرک های فارس نشین چون یزد نو و اصفهان نو را می ساختند و اکنون اسلامگرایان آریایی پرست شهرک های شیرین شهر و رامین شهر را می سازند تا هر چه بیشتر بافت جمعیت را به زیان مردم عرب تغییر دهند.
پس از تغییر نام استان و شهرها و اغلب روستاها از عربی به فارسی، اکنون در نامگذاری از نام هایی استفاده می کنند که مردم عرب نسبت به آنها حساسیت خاصی دارند مثل خیابان پورداوود (شخصیت ضد عرب دوره رضا شاه) در کوی انقلاب و شهرک زردشت در شمال غرب شهر اهواز. حاکمیت تهران اکنون با بی توجهی نسبت به توفان های شن مستمر در اهواز و شهرهای تابعه و با استفاده از ابزارهایی چون ساختن سدهای فراوان بر روی شط کارون و خشکاندن آن و نیز سد سازی بیش از اندازه بر روی شط کرخه برای خشکاندن باتلاق هور العظیم، نوعی از گفتمان راسیستی را در عرصه محیط زیست به اجرا در می آورد.
مردم عرب حس می کنند که طی هشتاد سال گذشته از اوج عزت به حضیض ذلت افتاده اند و به غریبه هایی در وطن و در سرزمین آباء و اجدادی شان بدل شده اند. این احساس که با ترس از حاکمیت بی رحم دارای کینه های نژادی همراه است به کینه ای بدل شده که اگر راه خروجی مناسبی برای این احساسات پیدا نشود می تواند پیامدهای ویرانگری داشته باشد.
نویسنده: یوسف عزیزی بنی طرف
راهکارهای مقابله با تبعیض نژادی!
تبعیض نژادی مجموعهای از رفتارهای خواسته یا ناخواسته است که همچون آفتی بدخیم در همه جای دنیا ریشه دوانده، روزی نیست که در اخبار تلوزیون، خبرگزاریها و یا شبکههای اجتماعی صحبت از خشونت و تبعیض نباشد.
گردشگران، دانشجویان بین المللی و آنها که همیشه در سفرند، گاه و بیگاه با این چالش رویا روی میشوند. در این مقاله به موقعیتهایی میپردازیم که تبعیض نژادی علیه شخص شما اتفاق میافتد و راهکارهایی برای مقابله در شرایط گوناگون را پیشنهاد میدهیم.
۱. بی دلیل عصبانی نشوید
برخی رفتارهای جزئی و بیاهمیت اغلب ناخواسته به چهره تبعیضآمیز نمود میکند(ریز پرخاشگری یا microaggressions) که ممکن هست حتی خود شخص هم متوجه آن نباشد. اگر این نوع رفتارها مایه آزار شما میشود، از این به بعد نباید به آن اهمیت دهید. . پژوهشها نشان میدهد که بیشتر رنگینپوستان روزانه مورد این اهانتهای تبعیضآمیز جزئی قرار میگیرند و این در حالی است که بیشتر کسانی که مرتکب این رفتارها میشوند خود از تبعیضآمیز بودن آن آگاه نیستند و یا حتی آن را انکار میکنند. این باعث میشود رنگینپوستانی که چنین احساسی دارند بیشتر به خیالپردازی متهم شوند و مورد بیتوجهی قرار بگیرند.
۲. گاهی بهتر است صحنه را ترک کنید
اگر برداشت کردید در معرض رفتارهای تبعیضآمیز جزئی و یا همانند آن قرارگرفتهاید، به سادگی میتوانید خود را از بحث کنار بکشید چرا که هیچ اجباری نیست شما با چنین افرادی همدم شوید. اصلاح شخص لغزشکار به هیچ عنوان وظیفه شما نیست. بحثهای اینچنینی بیشتر خستهکننده، فرسایشی و نگرانکننده است و شما به سادگی میتوانید صحنه را ترک کنید. اما در نهایت انتخاب با شماست. میتوانید بمانید و با شخص خاطی وارد بحث شوید.
۳. باید رفتار یا گفتهی تبعیضآمیز را هدف بگیرد، نه خود شخص را…
به جای متهم کردن خود شخص به تبعیض نژادی که باعث میشود شخص موضع تدافعی به خود بگیرد، بهتر است به رفتار یا صحبت تبعیضآمیزی که از وی سرزده اشاره کنید.
برای نمونه به جای گفتن ” تو به من توهین کردی” بگویید “این رفتار با خاورمیانهایها سراسر نژادپرستانه است”. با این کنش شما نوک پیکان را بهسوی جمله و یا رفتار شخص نشانه میروید، نه خود او.
۴. با نزدیکان خود قاطع و روشن برخورد کنید
شما به هیچ روی ناچار نیستید به خاطر جلوگیری از ایجاد اصطکاک میان خود و دیگران رفتارهای تبعیضآمیزشان را بپذیرید. تبعیض تبعیض است و شما حق دارید به آن معترض باشید. اگر کسی با شما به طور تبعیضآمیز رفتار کرد، رک و آشکار مشکل رفتار او را برایش تشریح کنید. اما حواستان جمع باشد که اغلب افراد در چنین موقعیت هایی حالت تدافعی به خود میگیرند، پس شیوه طرح مسئله و برخورد شما با طرف مقابل بسیار تعیینکننده است.
۵. با رفتار یا صحبتهای تبعیضآمیز در جمع مقابله کنید
هنگامی که شخصی در یک جمع رفتار یا حرف تبعیضآمیزی میزند، شیوه مقابله شما با طرف بسته به عواملی ممکن است کارساز باشد و یا حتی کارایی عکس داشته باشد. هدف خود را از واکنش خود پیدا کنید: آیا تنها میخواهید همه بدانند که شما هرگز چنین رفتارهایی را تحمل نمیکنید و یا میخواهید رابطه دوستانه خود را با کسی که ممکن است بدون غرض رفتار تبعیضآمیزی در قبال شما مرتکب شده را از آسیبهای جدی بعدی حفظ کنید؟
اگر تنها اندیشه دارید بگویید هرگز چنین رفتارهایی را تحمل نمیکنید، اشاره به رفتار یا گفته شخص خاطی در گروه بسیار موثر است اما احتمال حالت دفاعی به خود گرفتن شخص را هم بسیار زیاد میکند. اما اگر احتمال میدهید رفتار شخص خودخواسته نبوده بهتر است موقتی سکوت کنید و در آینده به صورت شخصی موضوع را با طرف در میان بگذارید تا از ایجاد خصومت ناخواسته میان خود و دوستانتان جلوگیری کنید. پیام سکوت در قبال این رفتارها این است که نخست شخص ناآگاهانه چنین رفتاری کرده و خود از رفتارش پشیمان خواهد شد. و دوم اینکه شما با چنین رفتارهایی بزرگمنشانه رفتار میکنید و خود را وارد هر بحث و درگیری بیارزشی نمیکنید.
۶. انواع واکنشها را برای شرایط مختلف تمرین کنید
راههای مختلفی برای پاسخگویی به یک حرکت تبعیضآمیز وجود دارد و اینکه شما کدام را برای مقابله گزینش میکنید بستگی به منش و نوع رابطه شما با شخص مقابل دارد. یک راه این است که بگویید: “خیلی ناراحت میشوم وقتی مردم چنین حرفی میزنند و یا چنین رفتاری مرتکب میشوند، چون… ” این حرف اشاره مستقیم به شخص ندارد و به همین جهت کمتر ممکن است منجر به حالت تدافعی گرفتن طرف مقابل شود. با این همه چون غیر مستقیم است ممکن است در بلند مدت خیلی جوابگو نباشد. · یک راه دیگر گفتن “شما نباید چنین رفتاری بکنید یا چنین حرفی بزنید. این نسبت به فلان نژاد خاص توهینآمیز است چون…” است. از این روش شما یکسره طرف را متوجه رفتار یا صحبت تبعیضآمیزش میکنید. این روش الزامآوری بیشتری دارد.
۷. چگونگی برخورد با رفتارهای تبعیضآمیز مافوق خود را یاد بگیرید
اگر استاد یا کارفرما شما به خاطر نژادتان رفتار متفاوتی با شما دارد، در این شرایط بهتر است در نحوه مقابله خود با آنها بیشتر دقت کنید زیرا آنها در موضع قدرتاند و مستقیما در نمره یا درآمد شما موثر اند. · این را در نظر داشته باشید که ممکن است رفتار معلم یا رئیس شما غیرعمدی بوده و هیچ غرضی پشت آن نباشد. همیشه صحبت کردن برای رفع چنین سوتفاهم هایی بسیار موثر است. · وقتی میخواهید با استاد یا کارفرما خود دراینباره صحبت کنید کوشش کنید در ساعات اداری و سر کلاس نباشد و به صورت خصوصی موضوع را در میان بگذارید. خیلی واضح، رک و غیر احساسی نگرانی خود را مطرح کنید. به بهطور مثال بگویید” گاهی احساس میکنم به خاطر رنگ پوستم بین من و دیگران تفاوت قائل میشوید.
امیدوار بودم بتوانیم درباره این مسئله صحبت کنیم تا چنین سوتفاهم هایی در آینده رخ ندهد.” · اگر برداشت میکنید رفتار انجامشده عمدی و از روی غرض بوده و احتمال میدهید صحبت با شخص مورد نظر بر آینده کاری یا تحصیلیتان تاثیری منفی خواهد گذاشت، بهتر است موضوع را با مافوق او در میان بگذارید. در مدرسه این میتواند مشاور یا مدیر مدرسه باشد. در محیط کار میتواند مسئول منابع انسانی یا مدیر ارشد شما باشد. مدارک دقیق برای بازنمایی گفته خود را به همراه داشته باشید و در یک ملاقات خصوصی موضوع را در میان گذاشته و بر اهمیت اصلاح آن رفتار یا گفتار پافشاری کنید.
۸. به حقوق خود آگاه باشید…
اگر در یک محیط کاری یا هر محیط رسمی دیگری مورد تبعیض نژادی قرار گرفتید، بدانید که از حقوق قانونی برخوردار هستید. قوانین و مقررات بسیاری برای مقابله با تبعیض نژادی وجود دارد(برای نمونه در آمریکا: قانون حقوق مدنی مصوبه ۱۹۶۴). اگر در محیطهای رسمی چنین رفتارهایی علیه شما صورت گرفت و احساس کردید در نتیجه آن از حقوقی همچون امنیت، مسکن، شغل یا سایر آزادیها محروم شدهاید، با یک وکیل یا کارشناس حقوق مدنی تماس بگیرید. بسیاری از کشورها برنامههای مشخصی برای مقابله با تبعیض نژادی دارند.
· اگر میخواهید یک پرونده قانونی علیه شخص خاطی تشکیل دهید اما از پس هزینههای آن بر نمیآیید، بهتر است بدانید بسیاری از سازمانهای حقوق بشری برای پشتیبانی در چنین مواردی وجود دارند. در آمریکا مرکز حقوقی جنوب برای افراد کم بضاعت(Southern Poverty Law Center) یا اتحادیه مقابله با نفرت پراکنی(Anti-Defamation League).
۹. سعی کنید میان دیدگاه تبعیضآمیز و رفتار تبعیضآمیز تمایز قائل شوید
افراد نژادپرست بیشتر مغرض هستند و از روی کور باوری چنین رفتارهایی میکنند که بهاحتمال زیاد حتی با گفتگو هم نمیتوان تغییری در رفتارشان پدید آورد. اما رفتارهای تبعیضآمیز بیشتر ناآگاهانه و یا گاهی برگرفته از هنجارهای اجتماعی- فرهنگی خاصی است که شخص در آن بزرگ شده است.
· اگر کسی آگاهانه رفتار توهینآمیزی با شما داشته، بحث و گفتوگو برای آگاه کردن او از رفتار نادرستش کاری عبث و بیهوده است. آنها بیشتر شما را حساس به مسئله نژاد جلوه میدهند و خود را بیتقصیر خواهند دانست.
کسانی که در نتیجه صحبت با شما رفتار خود را تغییر دهند اندکاند. حتی گاهی این مقابله با آنها ممکن است آسایش شخصی شما را هم به خطر بیندازد، اما اگر فرد، ذاتا بیغرض است و گاهی رفتارهای تبعیضآمیز از وی سر میزند، این اغلب از روی ناآگاهی است و با صحبت و گفتگو میتوان او را از تأثیرات منفی رفتارش آگاه کرد تا آن را اصلاح کند. این تصمیم با شماست که بخواهید وقت خود را صرف افرادی که تبعیض قائل میشوند و یا رفتارها یا سیاستهای تبعیضآمیز آنها کنید. چون اقلیت هستید دلیل نمیشود وظیفهتان آموزش دادن به دیگران باشد.
۱۰. مراقب خودتان باشید…
مسئلهی تبعیض بسیار بغرنج و از نگرش احساسی فرساینده است. سعی کنید اطرافیان خود را از افراد مورد اعتماد انتخاب کنید و روی توان روانی خود کار کنید. استرس ناشی از مقابله با تبعیض نژادی بسیار ویرانگر است و مستقیما بر روی کارایی روانی شما و کارکردتان در دانشگاه، و حتی افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای خطرناک موثر است. · سعی کنید در گروههای دانشجویی یا سازمانهای سیاسی و یا سایر گروههای این چنینی که برای افرادی که از مسائل مشابه رنج می برند ایجادشده، عضو شوید و با افراد مختلف ارتباط برقرار کنید. با اعضای خانواده خود دراینباره صحبت کنید و از آنها راهنمایی بخواهید. پژوهشها نشان داده ارتباط با کسانی که میتوانید با آنها تجربیات منفی مشترک را در میان بگذارید، بسیار برای مقابله با فشارهای عصبی ناشی از آن موثر است.
در گرداب همه بحرانها اقتصادی و سیاسی و شیوع رو به گسترش کرونا، مهمترین کار پلیس فتای اردبیل بازداشت شش تن از گردانندگان صفحات و کانالهای فعال در حوزه فروش لباس و تبلیغ مدهای لباس بوده است. حکومت ایران نه فقط برای رفع مشکلات اقتصادی مردم گامی برنمیدارد، که در مقابل تولیدهای خرد آنها مانعتراشی هم میکند.
خبرگزاری تسنیم این خبر را به نقل از رئیس پلیس فتا استان اردبیل منتشر کرده و نوشته که «کارآگاهان سایبری طی جمعبندی مستندات دیجیتال تعداد شش نفر از ادمینها را ضمن دعوت به این پلیس با هماهنگیهای لازم، پس از تشکیل پرونده، جهت سیر مراحل قانونی به مقامات قضایی تحویل دادند.»
کارآگاهان سایبری نه با فساد گسترده اداری و حکومتی کار دارند، نه حریف سایتهای شرطبندی میشوند نه کلاهبرداری. اما اگر مردم عادی از خلاقیتشان در طراحی لباس مورد پسند مردم استفاده کنند آنها را به پلیس «دعوت میکنند» تا علیهشان پرونده تشکیل شود.
حکومت به جای حمایت از تولیدات کوچک مردم و حمایت از آنها، نه فقط کمکی به اشتغالزایی نمیکند که در مقابل درآمدزایی و تولیدات مردمی هم میایستد. مردم چه کنند؟ در چه کاری وارد شوند که یا دست کلانخورها در آن نباشد یا باجگیران سدشان نشوند یا وابستگان و رانتخواران حکومت قبل آن را اشغال نکرده باشند؟
کدام کار تولیدی میتواند بدون ایجاد مزاحمت، رشوه گرفتن یا پارتی بازی روی پای خودش بایستد؟
طرز نوشتن این خبر هم عجیب است. از کی پلیس مردم را به جای بازداشت و تحویل دادن به مقام قضایی «دعوت میکند»؟
لابد دو روز دیگر هم مینویسید افراد بازداشت شده دعوت به پرداخت جریمه شدند یا از آنها دعوت شد که به زندان بروند؟!
مارکوس گروبل، مسئول دولت آلمان در امور آزادی ادیان در جهان نسبت به سرکوب مسلمانان اویغور ابراز نگرانی کرده است. گروبل خواستار تحقیق مستقل درباره نقض حقوق اقلیت دینی ایغور در چین از سوی سازمان ملل متحد شده است.
هر روز اسناد و شواهد بیشتری پیرامون سرکوب مسلمانان اویغور در چین منتشر میشود. دولت چین به رغم اعتراضات گسترده جهانی، در راستای نفی هویت این اقلیت دینی حرکت میکند و مسلمانان اویغور را سرکوب کرده و به زندان میاندازد.
روز چهارشنبه، ۳۰ بهمن (۱۹ فوریه) مارکوس گروبل، مسئول دولت آلمان در امور آزادی ادیان در جهان، گفتوگویی با خبرنگار دویچه وله داشته است. لازم به یادآوری است که نائومی کنراد، خبرنگار دویچه وله اخیرا گزارش مبسوطی پیرامون وضعیت اویغورها در چین منتشر کرده است
گزارشی که دویچه وله در ارتباط با بدرفتاری و سرکوب اقلیت اویغور در چین منتشر کرده متکی بر سندی است که اخیرا در اختیار رسانههای بینالملل و از جمله دویچه وله قرار گرفته است. در همین رابطه، دویچه وله گفتوگویی با مارکوس گروبل داشته است.
ابراز نگرانی عمیق
مارکوس گروبل در گفتوگوی خود با دویچه وله ضمن اشاره به وضعیت اسفناک اقلیت اویغور در چین، چنین گفته است:
«وضعیت حاکم بر زندگی ایغورها باعث نگرانی عمیق من شده است. آزادی ادیان عملا در چین برچیده شده است. من همه روزه گزارشهایی درباره اوضاع اسفناک شینجیانگ دریافت میکنم. ما نمیبایست در برابر نفی خشن هویت اویغورها و تلاش برای یکسانسازی اجباری آنها از سوی دولت چین سکوت کنیم. بسیاری از انسانها در چین تنها به خاطر باورهایشان به زندان میافتند، کودکان را از والدینشان جدا میکنند و دولت چین بر همه شئون زندگی کنترل و نظارت میکند. یک زندگی توام با عزت در سایه چنین سیاستهایی غیرممکن شده است. ما به تحقیق مستقل اوضاع اقلیت ایغور در چین از سوی سازمان ملل متحد نیاز داریم. و این دقیقا همان چیزی است که دولت چین تا کنون مانع از اجرای آن شده است.»
یوتیوب اعلام کرده ویدئوهایی با محتوای نفرت پراکنی و افراط گرایی مانند محتواهای مروج نژادپرستی و همچنین ویدیوهای فریبکارانه را از پلتفرم خود حذف میکند.
یوتیوب از برنامه خود برای مهار گسترش نفرت پراکنی، دیدگاههای افراطی و محتوای غلط در پلتفرم خود رونمایی کرد. این در حالی است که از شیوه کنترل و بررسی ویدئوها در این شبکه اجتماعی به شدت انتقاد شده است.
این شرکت در یک پست وبلاگی اعلام کرد برای حذف ویدئوهایی که خشونت و افراط گرایی را ترویج میکنند، گامهای بیشتری بر میدارد. چنین مواردی شامل ویدئوهایی با محتوای نازیسم و نژادپرستانه میشود. علاوه بر آن یوتیوب ویدئوهای فریبکارانه (که تراژدیهای واقعی را نفی میکنند) نیز حذف خواهد کرد.
کارشناسان پیش بینی میکنند این اقدام به حذف هزاران کانال و ویدئو منجر میشود که محتوای آنها برخلاف سیاستهای جدید است.
البته یوتیوب به طور دقیق مشخص نکرده چه محتوای خاصی تحت تأثیر این سیاست جدید حذف خواهد شد. در هرحال این سیاست از هم اکنون اجرایی شده است. اما ممکن است ماهها طول بکشد تا سرعت حذف ویدئوها با چنین محتواهایی بیشتر شود.
علاوه بر تمام این موارد یوتیوب اعلام کرده دستهبندی محتواهایی که تحت این سیاست قرار میگیرند، در چند ماه آتی گسترش مییابند.
مشکل ” حجاب را چگونه باید حل کرد؟
“مشکل
اعتراضات و درگیریهای روز دوشنبه، ۲۳ اردیبهشت، در دانشگاه تهران نشان داد که “مشکل” حجاب هر روز ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. آیا راهی برای حل مشکل چهل ساله حجاب اجباری وجود دارد
تقریبا هر روز شاهد درگیریهای عمدتا لفظی پبروان نظام با زنانی هستیم که حجاب اجباری را نمیپذیرند. درگیری و تعرض از سوی کسانی انجام میگیرد که گویا میخواهند با “امر به معروف و نهی از منکر” جامعه را اصلاح کنند و نمیبینند که انتخاب آزاد پوشش از حقوق بشر و حقوق شهروندان یک جامعه باز و مدرن است اگر ورق را برگرانیم، یعنی اینبار بد- یا بیحجابان به مومنان “محجبه” تعرض کنند که شما باید حجاب از سر بردارید، در آنصورت چه خواهد شد؟ حقوق و ارزش دو پدیده متفاوت است که در جوامع و حکومتهای مدرن آنها را از هم جدا میکنند تا امکان همزیستی مسالمتآمیز همه باهم ممکن شود. جوامع مدرن بر اساس حقوق مساوی برای همه در برابر قانون (امر عمومی) و هر کس با ارزشهای خودش (امر خصوصی) سازماندهی شدهانددمکراسی سه بعد اساسی دارد. در درجه اول ساختار دمکراتیک حکومت است. سپس دو بعد دیگر آن، رفتار دمکراتیک اجتماعی و کردار دمکراتیک فردی میآیند. یعنی در جوامع مدرن، ساختار دمکراتیک نظم حکومت، نیازمند ارزشهای روشن اخلاقی- اتیکی است که مکمل یکدیگر میشوند.
توییتر؛ هشتگ افغانها در ایران؛ از ‘خفاش شب’ تا ‘تسلیت کابل
توییتر؛ هشتگ افغانها در ایران؛ از ‘خفاش شب’ تا ‘تسلیت کابل
سالهاست که مسائل متفاوت در ایران، از سیاسی گرفته تا فرهنگی بر زندگی مهاجرین افغان در این کشور تاثیر میگذارد. مثلا تحریم، همان اندازه که برای یک ایرانی پیامد منفی داشته به احتمال زیاد تاثیر بیشتری بر زندگی یک افغان مهاجر در ایران گذاشته است و حتی بر دسترخوان (سفره) خانوادههای آنان در داخل افغانستان بیتاثیر نبوده است
میخواهم بگویم که خواسته یا ناخواسته حالا حدود دو و نیم میلیون افغان مهاجر بخشی از زندگی و جامعه ایران شدهاند. به همین دلیل است که هر از گاهی موضوعی درباره افغانها در ایران مطرح و فراگیر میشود. فضای مجازی به فراگیری روایت واقعیتهای زندگی افغانها کمک گستردهای کرده است. تاکنون چندین هشتگ و کمپین مرتبط با افغانها و مسائلشان در ایران در فضای مجازی به راه انداخته شده است. البته اگر به زمانهای دور و هنگامیکه هشتگ و فضای مجازی ایجاد نشده بود، برگردیم، بهنحوی “ترند”ها و هشتگهای شفاهی و کلامی مرتبط با افغانها در ایران شنیده میشد. جایی دور نرویم همین خود کلمه “افغانی” زمانی “ترند” و فراگیر شده بود که بار مثبتی برای ایرانیها نداشت و نوعی توهین تلقی میشد
دادستانی اصفهان به پلیس دستور داد تا با دوچرخه سواری زنان برخورد کند
پس از انتقاد امام جمعه اصفهان، دادستانی این استان، به نیروی انتظامی دستور داده است تا جلوی زنان دوچرخه سوار را بگیرد و دوچرخه آنها را به پارکینگ منتقل کند
گزارشها حاکی است که برخورد با زنان دوچرخه سوار در اصفهان شدت گرفته و سایت رویداد ۲۴ روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت، نوشت که دادستانی اصفهان به نیروی انتظامی دستور داده تا برخورد جدی با دوچرخه سواری زنان صورت بگیرد براساس مدرکی که این سایت از دادستانی خطاب به پلیس منتشر کرده است، دادستانی از پلیس خواسته تا «زنان دوچرخه سوار را متوقف و مدارک شناسایی آنان را جلب کند و در صورتی که مدرک شناسایی نداشته باشند، دوچرخه آنان توقیف و به پارگینگ منتقل شودپیش از این ابوالحسن مهدوی، امام جمعه موقت اصفهان در خطبه های نماز جمعه این شهر در فرودین با انتقاد شدید از شهرداری اصفهان، گفته بود که عدهای با شادی مردم را به گناه آلوده کردهاند و «دوچرخه سواری زنان» در چهارباغ اصفهان «ترویج» میشودو از شهرداری و دادستان اصفهان خواسته بود با دوچرخه سواری زنان برخورد کنداحمد عبدالهینژاد دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان هم در شهریور ۹۷ گفته بود که «دوچرخهسواری بانوان بدون فراهم شدن زیرساختهای لازم در ملأ عام اشکال شرعی دارد.
مطالبات زنان غیرمرکزنشین، غیرفارس و غیرشیعه در ایران به دلیل تلاقی فاکتور جنسیت با سایر متغیرهای نابرابری و تبعیض، ابعاد و پیچیده گی های بسیاری پیدا می کند که متاسفانه آنچنان که باید در گفتمان فمینیستی مسلط فارسی زبان انعکاس داده نمی شود.
این یادداشت، ارتباط دو سویه فضا و جنسیت را در عرصه عمومی و فضاهای شهری بررسی می کند. همچنین با تکیه بر نقد فمینیسم اینترسکشنال[۱] (میان برشی( و با بیان نمونههایی از فضاهای ”تک جنسیتی“ شهری، درصدد است شکاف بین فعالان هویت طلب ترک با زنان فمینیستی آذربایجان و مشکلات و تبعیضهای مضاعفی را که این زنان در زندگی روزمره شهری به خصوص در کلانشهر تبریز تجربه میکنند را به تصویر بکشد[۲].
زنان و عرصه عمومی
هدف این یادداشت تاکید بر این مهم است که حیات اجتماعی زنان آذربایجان یا سایر ملتهای غیر فارس را نمیتوان تنها در چهارچوب کلی و زیر چتر «زنان ایرانی» بررسی کرد، چرا که همه زنان ساکن جغرافیای سیاسی ایران از شرایط، امکانات و حتی محدودیتهای یکسانی برخوردار نیستند و حتی محدودیتهای اعمال شده هم در یک طبقه بندی مشخص و همگونی قرار نمیگیرند. به همین دلیل فمینیسم اینترسکشنال به عنوان ابزار تحلیلی در مواجهه با این پیچیدهگی ها و درهم تنیدهگی ها ضروری است. نقد فمینیستی اینترسکشنال مانند ابزاری عمل میکند که میتواند درهمتنیدگی روابط اجتماعی جنسیتی، طبقاتی، قومی، مذهبی و جنسی را برجسته کرده و تحلیل بکند.
در مورد زنان آذربایجانی، این گروه هم به سبب زن بودن و هم غیر فارس بودن و در لایههای بعدی بسته به خواستگاه اجتماعی و طبقاتی و مذهبی تبعضات چندلایه ای را هم از بیرون و هم از درون این گروهها تجربه میکنند. حال با این مقدمات، ادامه یادداشت را با این پرسش ادامه میدهیم که حیات اجتماعی زنان ساکن جغرافیای آذربایجان- به طور مشخص تبریز- در عرصه عمومی چگونه است و در این فضا، شرایط کنشگری فمینیستی چیست؟
بنا به تعریف، فضاهای عمومی شهری(public space) فضاهایی هستند غالبا فیزیکی، که علاوه بر قابل دسترس بودن برای همه، پذیرای گروههای مختلف با تفاوتهای جنسی، نژادی، سنی و طبقه ای بوده و نقش مهمی در ایجاد فضاهای دموکراتیک، حس باهم بودن و تعلق مکانی و هویتی ایفا می کنند )مدنی پور، ۱۳۸۷). فضاهای شهری به این دلیل که پتانسیل گردهم آوردن گروههای مختلف جامعه را نیز دارند، در شکلگیری روابط و ساختار اجتماعی نقش پررنگی بازی میکنند. این ساختار اجتماعی که عرصهی عمومی public sephere)) نامیده می شود، هم ساختار سیاسی- اجتماعی و هم فضای فیزیکی را توامان در برمی گیرد. در واقع در یک رابطه تنگاتنگ، فضای عمومی و عرصه عمومی میتوانند تقویتکننده و موتور محرک یکدیگر واقع شوند. در یک جامعه ایده آل، افراد و گروههای مختلف جامعه از جمله فعالان جامعه مدنی، روشنفکران و دگراندیشان غالبا با در اختیار گرفتن عرصه عمومی می توانند بر تصمیمات دولتی نظارت و یا با استفاده از فضاهای شهری و گردهم آوردن نیروهای اجتماعی بر روابط قدرت تاثیر بگذارند. در نتیجه عرصهی عمومی و فضای شهری عمومیِ پویا و همگرا برای جامعه مدنی اهمیت بسیار دارد چراکه بسیاری از چانه زنیهای از پایین در آنجا صورت میگیرد.
اما بر کسی پوشیده نیست که عرصه عمومی و فضاهای شهری در بسیاری از کشورها از جمله ایران، اغلب فاقد چنین ارزشهایی بودهاند. در اکثر کلانشهرهای ایران، پلیسی و امنیتی شدن جو فضاهای شهری، افزایش چشمگیر دوربینهای مداربسته و همچنین سیاستهایی مانند تک جنسیتی کردن فضاهای شهری امکان فعالیتهای خودانگیخته در فضاهای عمومی را از بین برده و شادابی و پویایی را از شهرها گرفته است. مساله نوع پوشش و محدودیتهای ایجاد شده توسط گشت ارشاد نیز از نکات مشترک بین اکثر زنان شهرنشین ایرانی است که بر تجربه شهرنشینی آنها تاثیر میگذارد. از طرفی خشونتهای پنهان شهری از جمله ناکافی بودن تسهیلات زیرساختی مناسب برای زنان همراه نوزاد و کودک، سیستم حمل و نقل عمومی نه چندان قابل دسترس در همه نقاط شهری و برنامهریزی های شهری مبتنی بر اولویت ماشین بر پیاده در کلانشهرها و حتی مزاحمتهای خیابانی از جمله چالشهایی هستند که بیشتر زنان شهرنشین -خصوصا در اوقات فراغت از کار- با آنها مواجهاند. در چنین شرایطی، امکان استفاده از فضاهای شهری برای بسیاری از ساکنان خود همچون زنان، دگرباشان و سایر به اقلیت رانده شده ها محدود بوده و علاوه بر آن، امکان فعالیتهای مدنی در عرصهی عمومی نیز سلب و یا سرکوب شده است. اگرچه در سالهای اخیر با همهگیر شدن تکنولوژی و استفاده از اینترنت شبکه های اجتماعی نقش غیرقابل انکاری در کنار هم آوردن گروههای مختلف و پژواک صدایشان را داشته اند اما دسترسی به اینترنت پرسرعت و بدون محدودیت برای تمامی افراد فراهم نیست و نمی توان فضای مجازی را جایگزین مناسبی برای عرصه عمومی دانست.