سازمانهای نژاد پرستی
جامعه بهائیت، ویترین وضعیت اسفناک آزادی مذاهب در ایران
به گزارش خبرگزاری هرانا، دادگاه ویژه اصل ۴۹ قانون اساسی مازندران، حکم بر مصادره ملک شیدا تائید، شهروند بهائی ساکن قائمشهر، در حکمی با استناد به”فتوای مراجع تقلید“ مبنی بر ”مشروع نبودن اموال بهائیان“ صادر و طبق آن تملک ملکی به نام شیدا تائید به نهاد موسوم به ”ستاد اجرائی فرمان امام“ واگذار میشود.
همچنین سینا شهری، شهروند بهائی ساکن تبریز، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. نیروهای امنیتی همچنین ضمن تفتیش منزل، برخی از لوازم شخصی و آثار مربوط به آئین بهائی را ضبط کرده و با خود بردند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی بهائیان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان از جمله آزادی مذهب و آزادی_عقیده به صورت سیستماتیک نقض شده است.
این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوقبشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی_دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بهائیان با ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر بزرگترین گروه اقلیت مذهبی ایران را تشکیل میدهند. آنها طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان اقلیت دینی شناخته نشدهاند و در نتیجه طبق همین قانون جزو اقلیتهای دینیای نیستند که “در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند”.
پیروان بهائیت از زمان شکلگیری این دین در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی (نیمه دوم قرن سیزدهم هجری) همواره با حمله و خشونت یا سکوت در برابر اعمال خشونت از سوی حکومتها،روحانیون شیعه و مردم ایران روبرو بودهاند. نمونههای متعددی از پیگرد و حبس و شکنجه و اعدام آنان در تاریخ ثبت شده و نقض حقوق انسانی و شهروندی آنان تا امروز هم ادامه دارد.
علی فروغی، مدیر شبکه ۳ سیما که با اخراج عادل فردوسیپور و متوقف کردن برنامه ۹۰ شناخته میشود، بهتازگی در نامهای از وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی درخواست کرد که برای ساخت مسابقه «میدون» ۴۸ میلیارد تومان اختصاص دهد. گزارشها و تصاویر منتشر شده از یک نامه حاکی از آن است که حجتالله عبدالملکی نیز با «پرداخت سریع» شش میلیارد تومان به این برنامه با عنوان «پشتیبانی» موافقت کرد. عبدالملکی پیش از وزارت، در برنامه میدون کارشناس و داور بود. البته او هنوز این گزارش را تایید یا تکذیب نکرده است.
برنامه میدون یک مسابقه استعدادیابی شغلی است و مدیران صداوسیما ادعا میکنند با «هدف مشاوره و حمایت از کسبوکارهای نوپا» ساخته میشود.
عملکرد حجتالله عبدالملکی، وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی در چند ماه گذشته انتقادهای زیادی را به همراه داشته و حتی انتقاد برخی نمایندگان همسو با دولت را نیز به دنبال داشته است. او پیشتر نیز به دلیل انتصابهای «عجیب» و «فامیلی» در وزارتخانه خود با اعتراض نمایندگان روبهرو شده بود.
عبدالملکی از زمان شروع به کار خود تاکنون بارها ادعا کرده است که سالانه یک میلیون شغل را ایجاد میکند اما ناظران معتقدند با توجه مشکلات تورمی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، این وعده تحقق نمییابد. برخی نمایندگان نیز پیشبینی کردهاند که در صورت استیضاح وزیر رفاه در مجلس، او نخستین اخراجی دولت سیزدهم است.
جبارکوچکینژاد، نماینده مجلس شورای اسلامی، در مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری ایلنا گفت که استیضاح عبدالملکی در مجلس «قطعا» رای میآورد. او «عملکرد و انتصابهای وزیر کار را غیرقابلقبول خواند و گفت: «ایشان در عرض چند ماه نشان داد که توانایی اداره این وزارتخانه مهم را ندارد و ضعف مدیریتی شدید در این وزارتخانه مشاهده میشود.»
علی بابایی کارنامی، نماینده شوش نیز در گفتوگو با ایلنا، به نارضایتی مجلس از روند اقدامها و کارهای حجت عبدالملکی اشاره کرد و گفت: «فقدان شناخت دقیق از حوزه عمل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، انتصابهای آشفته و اصرار بر به کارگیری مدیران غیرمتخصص از جمله نقاط ضعف وزیر کار است.»
در روزهای گذشته، پایگاه خبری رویداد۲۴ نیز با انتشار یک فایل صوتی از جلسه کمیسیون اجتماعی مجلس با عبدالمالکی، تخلفهای آشکار و پرتعداد او را افشا کرد. در این جلسه، سیدناصر موسوی لارگانی با انتقاد از اینکه در پی انتصابهای وزیر رفاه، نیروهای متخصص از این وزارتخانه خارج شدهاند، خطاب به عبدالملکی میگوید: «نیروهایی که به وزارتخانه آوردهاید فقط دو سال طول میکشد راهروهای وزارتخانه را یاد بگیرند. شما به دلیل بیتجربگی به همه سهمیه دادید و وزارتخانه را مثل غنیمت جنگی بین دوستانتان تقسیم کردید.»
به گزارش پایگاه خبری رویداد۲۴، «در جلسه کمیسیون اجتماعی مجلس، موسوی لارگانی از پاسخهای وزیر قانع نشد و حالا قرار است سوال به صحن علنی ارجاع شود؛ اما نکته عجیب اینجا است که در این جلسه، نمایندگان دیگر با شنیدن اتفاقهایی که در وزارت کار رخ داده، بهجای آنکه طرح سوال یا استیضاح وزیر را کلید بزنند، به دنبال آناند تا به هر ترتیبی که شده است، موسوی لارگانی را از پیگیری سوالش منصرف کنند.»
این گزارش میافزاید: «روزی که ابراهیم رئیسی حجتالله عبدالملکی را بهعنوان وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی معرفی کرد، کمتر کسی حتی میدانست او کیست. شاید تنها کسانی او را میشناختند که مسابقه میدون را از تلویزیون جمهوری اسلامی تماشا میکردند و احتمالا آنها هم ناباورانه با خود میگفتند چه اتفاقی در تاریخ یک کشور باید رخ بدهد و چه فرایند نزولی باید طی شود که مجری و داور یک برنامه سرگرمی تلویزیونی بهعنوان وزیر کار معرفی شود؛ البته این اتفاق افتاد و عبدالملکی بهعنوان وزیر معرفی شد و ناباورانهتر آنکه پر ادعاترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی ایران که با شعار شایستگی و کارآمدی روی کار آمده بود، با ۱۹۱ رای موافق او را به وزارتخانه فرستاد.»
زهرا مجد و محسن اسدی لاری، مادر و پدر محمدحسین و زینت، از جانباختگان فاجعه سرنگونی هواپیمای اوکراینی با موشکهای سپاه اعلام کردند که حسین سلامی، فرمانده وقت سپاه به آنها گفته «نقش فرزندانشان از شهید وسط جبهه جنگ هم بیشتر است و اگر اینها نبودند جنگ میشد». به گفته والدین این دو جانباخته سرنگونی هواپیمای اوکراینی که با روزنامه شرق گفتوگو کردند، سلامی به آنها گفته بود، «اگر این اتفاق نمیافتاد ۱۰ میلیون نفر کشته میشدند و این واقعه باعث شد این جنگ رخ ندهد.»
زهرا مجد و محسن اسدی گفتند که این دیدار چهل روز پس از سرنگونی هواپیمای اوکراینی انجام شده و بنا بر اصرار سلامی و همراهانش مخفیانه مانده است. این نخستین بار است که علاوه بر امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه، نام حسین سلامی نیز به طور شفاف در پرونده شلیک سپاه به پرواز شماره پیاس ۷۵۲ در رسانههای داخلی جمهوری اسلامی مطرح میشود. البته خانواده جانباختگان هواپیمای اوکراینی و شماری از ناظران و کارشناسان تاکید دارند که مقامات جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل در این فاجعه دست داشتهاند.
این مصاحبه در حالی منتشر میشود که اخیرا در ویدیویی که در کانالهای تلگرامی وابسته به سپاه پاسداران منتشر شده، مصاحبهشوندگان شلیک به هواپیمای اوکراینی را «تصمیم درست» اعلام میکنند. آنها در پاسخ به این پرسش که اگر به جای اپراتور پدافند بودند چه میکردند، میگویند: «اگر من بودم میزدم» مصاحبه شوندگان در ادامه میگویند که کشته شدن ۲۰۰ نفر بهتر از پنج هزار نفر است.
اظهاراتی همسو با گفتههای سلامی در چهلم جانباختگان سرنگونی هواپیمای اوکراینی.
زهرا مجد در مصاحبه دیگری با انصافنیوز هم گفته بود، «باور داریم بهعنوان سپر انسانی هواپیما را زدند» زهرا مجد و محسن اسدی لاری گفتند که از علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، سلامی و حاجیزاده شکایت کردهاند.
هواپیمای اوکراینی بامداد چهارشنبه ۱۸ دیماه ۱۳۹۸ با شیلک دو موشک از پدافند سپاه که ساعاتی قبل در نزدیکی فرودگاه خمینی مستقر شده بود بر فراز تهران هدف گرفته شده و همه ۱۷۶ مسافر و خدمه آن جانباختند.
این شلیک در حالی انجام شد که تا ساعتی قبل سپاه سرگم موشکپراکنی به پایگاه خالی نظامیان آمریکایی در عراق بود تا انتقام قاسم سلیمانی را بگیرد. فرمانده سابق نیروی قدس که پنج روز قبل در حمله پهپادی نیروهای آمریکایی در عراق کشته شده بود.
شلیک به هواپیمای اوکراینی در حالی انجام شد که باوجود شرایط جنگی منطقه پرواز ممنوع اعلام نشده بود و پروازهای مسافربری نیز لغو نشدند.
آخوند محمدرضا زائری: مردم به من آب دهان انداختند.
محمدرضا زائری که به عنوان کارشناس مذهبی در صداوسیما سخن میگوید، طی یادداشتی در اینستاگرام نوشت:
در ۱۰ روز گذشته یک بار به من آب دهان انداختهاند و دو سه بار با توهینهای شدید مواجه شدهام.
وی افزود: یک بار هم راننده اسنپ من را پیاده کرده و گفت: من آخوند سوار نمیکنم.
اخیرا گزارشهای متعدی از برخورد مردم با آخوندها در فضاهای عمومی گزارش میشود.
در پرونده اسدالله اسدی، دیپلمات-تروریست رژیم اسلامی حاکم بر ایران در اروپا، نام محمدرضا زائری هم دیده میشود. ازجمله اتومبیلی که اسدی در یکی از سفرهایش از وین به پاریس برای شناسایی محلی استفاده کرد، به اسم زائری کرایه شده بود. این آخوند در ظاهر منتقد و روشنفکر، سالها در لبنان و در خدمت حزبالله بود. پدر او غلامعباس زائری، عضو مجلسهای اول تا چهارم رژیم اسلامی از بندرعباس بود. بعد استاندار هرمزگان و بعد از آن، عضو دفتر بازرسی خامنهای شد. خود محمدرضا زائری هم در دفتر خامنهای کار میکند.
بیشتر بخوانید:
خودشان هم از کاخ نشینی آخوندها ناراحت هستند
ولع بیپایان روحانیت برای چنبرزدن بر آموزش و پرورش
این روزها مردم در کوچهها و خیابانهای ایران به اندک بهانهای به آخوندها حمله میکنند و آخوندها قادر نیستند از خودشان دفاع کنند.
کارشناسان علوم اجتماعی پیشبینی میکنند در ماههای آینده آخوندکشی در کشور به شکل سراسری و فراگیر آغاز خواهد شد و به همین دلیل تاکنون بیش از هفتاد درصد آخوندها خودشان را خلع لباس کردهاند و به دنبال یک شغل حلال و آبرومندانه میگردند.
تعداد اندکی از آخوندها اعلام کردهاند ما تا آخرین لحظه خودمان را خلع لباس نخواهیم کرد و آمادگی داریم تا مردم ما با عمامه هایمان از تیر برق آویزان کنند.
برگرفته از کانال تلگرامی محمد مهدویفر
رییس سازمان بسیج مستضعفین از ساخت ۱۱هزار «محله اسلامی» از سوی این نهاد تا پایان سال آینده خبر داد.
غلامرضا سلیمانی،فرمانده سازمان بسیج، گفت که این نهاد با هدف «فراهم کردن بستر لازم برای حضور مردم در تحقق دولت اسلامی» تا پایان سال آینده ۱۱ هزار «محله اسلامی» ایجاد خواهد کرد.
او توضیحی درباره ویژگیهای «محله اسلامی» نداد.
به نظر میرسد اظهارات اینچنینی بیش از آنکه «عملی باشد و به واقعیت نزدیک» بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته باشد و یا اهداف مالی در نظر داشته باشد، فرمانده سازمان_بسیج پیش از این نیز در سال گذشته از «گشتهای محله محور» سخن گفته بود که به زودی انجام خواهد شد، امری که تا کنون به انجام نرسیده است
سردار سلیمانی اینچنین گفت:
* به طور متوسط ۵۰ هزار محله در کشور وجود دارد که با اجرای طرح محله اسلامی در حدود ۱۱ هزار محله میتوان یکپنجم محلات کشور را در مسیر فراهم کردن بستر حضور هر چه بیشتر مردم و تحقق دولت اسلامی قرار داد.
* (با بیان اینکه بسیج به دنبال ایجاد جریان و تسهیلگری در اجرای طرح محله اسلامی و تحقق دولت اسلامی است): هر تشکیلات دیگری نیز که وارد عمل شود و این جریان را راهاندازی کند در صورتی که با سازمان بسیج هم ارتباطی نداشته باشد، باز هم بسیج تلقی خواهد شد چرا که وقتی مردم برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب وارد میدان شوند به معنای واقعی بسیج شکل گرفته است و در طرح محله اسلامی نیز همه بسیجی هستند.
*علت آنکه در برخی مواقع به مشکلات مردم توجه نمیشود آن است که شیوه دیوانسالاری حاکم شده به طور کلی پاسخگو نیست که اگر مردمسالاری محقق شود، تمامی افراد موظف به پاسخگویی هستند.
* مهم آن است که جامعه از مرحله دولت اسلامی عبور کرده و تحقق جامعه مهدوی روی بدهد.
اما ترجمه ساده متن بالا اینگونه است
* کنترول ایران به روش طالبانی
بیشتر بخوانید:
نقش سازمان بسیج در آسیمیلاسیون گروه های قومی در ایران
استفاده از بسیجیها به عنوان داور در پروندههای طلاق
چند زن سپاهی و بسیجی و نماینده مجلس را در استادیوم نمایش میدهند تا به فیفا بگویند مشکلی با ورود زنان به ورزشگاه ها نداریم. ما با حکومتی تبهکار و با آدمهایی روبرو هستیم که مدام در حال فریب جهانند. تا از هر روزنه ای برای دغل بازی هایشان استفاده کنند اما هیچ گاه مسیر درست را نروند.
گروهی از زنان توانستند مجوز ورود به سکوها را بگیرند اما نه با شرایط عادی. از ساعاتی قبل از آغاز بازی به بازیکنان تیم ملی زنان فوتسال و فوتبال ایران اعلام کرده بودند که برای حضور روی سکوها آماده باشند و کمتر از یک ساعت مانده به آغاز این دیدار، شورای تأمین استان تهران اجازه ورود آنها را به ورزشگاه صادر کرد.
با این وجود پلیس تهران در اطلاعیهای رسماً اعلام کرده بود مجوزی برای حضور زنان در استادیوم آزادی صادر نشده است.
اغلب زنانی که از نزدیک این بازی را تماشا کردند و شمارشان به حدود ۲۰۰ نفر میرسید یا بازیکنان ردههای سنی مختلف تیمهای ملی زنان و چند بازیکن باشگاهی و کارکنان فدراسیون فوتبال بودند و یا شماری از زنان سپاهی و بسیجی و همچنین خانوادهی بازیکنان. همچنین در مورد حق ورود زنان به داخل استادیوم نیز اطلاعرسانی عمومی صورت نگرفته بود.
با وجود این محدودیتها، باز هم زنان تماشاگر اجازه نداشتند در کنار مردان بنشینند و بازی را تماشا کنند. استادیوم مثل هیاتهای مذهبی و اماکن زیارتی زنانه و مردانه بود. ماموران انتظامی تمام مردان را به سکوهای روبروی جایگاه هدایت کردند و ماموران نیروی انتظامی از دو طرف و داخل تونلها اطراف آنها نشستند تا مبادا نزدیک سکوهای کنار جایگاه شوند که زنان در آنها جای گرفته بودند.
البته باید تاکید کرد مقامات مسئول و افراد خاص که در جایگاه ویژه VIP نشسته بودند، درست از سکوی کناری این زنان بازی را تماشا میکردند.
بین سکوهایی که زنان و مردان نشستند از چپ و راست هر کدام هشت تا ۱۰ جایگاه به عنوان حریم ایمن خالی بود و چند لایه مامور انتظامی و سرباز در آنها مستقر بودند تا مبادا بین تماشاگران زن و مرد اختلاط صورت گیرد!
بیشتر بخوانید:
برای اولین بار در طول مسابقات جام جهانی به ممنوعیت حضور زنان در استادیوم های ایران اعتراض شد
نظام اسلامی چه حقوقی را از زنان ایرانی گرفته است؟
زنان فقط از یک ورودی اجازه داخل شدن به ورزشگاه را داشتند که دور تا دور آن سرباز و ماشین پلیس مستقر بود. مقابل ورودی سرویسهای بهداشتی و توالتهایی که زنان از آنها استفاده میکردند ماموران زن با چادر مشکی مستقر شده بودند. دور تا دور سکوهایی که زنان روی آن نشستند نیز زنان پلیس با چادر مشکی حضور داشتند تا مبادا زنان از محدودهای که برای آنها در نظر گرفته شده خارج شوند!
در استادیومها تیمها و تماشاگران لیدر و بوقچیهای خاص خود را دارند. برای این زنان هم لیدر مخصوص در نظر گرفته شده بود. یک مامور نیروی انتظامی زن با چادر مشکی و لباس ورزشی آدیداس که نمیدانست دست بزند و تشویق کند یا اینکه چادر را روی سر خود حفظ کند.
با توجه به فشار فدراسیون جهانی فوتبال برای ورود زنان به ورزشگاهها در ایران، احتمال میرود فدراسیون فوتبال با این اقدام قصد دارد کمکم زمینه حضور بخش مهمی از جامعه در استادیومها را فراهم کند و در روزهای غیبت تماشاگران در ورزشگاهها به دلیل محدودیتهای کرونایی، ظاهرا این حضور گزینشی، به راهکاری برای فریب فیفا تبدیل شده است.
از تاریخ شنبه، چهارم دی ۱۴۰۰، تا امروز، هکرهایی که به نظر میرسد به فرماندهی پدافند سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وابسته باشند، در تلاشاند بهحساب کاربری و ایمیل گروهی از فعالان حقوق زنان، حقوق بشر و محیط زیست ایرانی داخل و خارج از ایران نفوذ کنند. هکرها برای این هدف، از یک تکنیک رایج و معمول استفاده کردند؛ تکنیکی که در آن از طرف فردی آشنا و قابلاعتماد برای قربانی حمله یا هک، یک لینک به وبسایت فیشینگ ارسال میشود. این لینک او را به سایتی میبرد که وظیفه آن به دست آوردن رمزعبور حساب اصلی گوگل است؛ پسوردی که هکر با کمک آن میتواند رمز عبور تمام ایمیلها و حسابهای کاربری قربانی را پیدا کند و با استفاده از آنها بهحسابهای او وارد شود.
این نخستین بار نیست که هکرهای وابسته به سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی ایران بهطور گروهی دستهای از افراد را هدف قرار میدهند تا در یک بازه زمانی خاص، اطلاعات موردنیاز برای سازمان متبوعه خود را کسب کنند و شرایط را برای بازداشت گروهی از آنها فراهم آورند. بازداشتهای گروهی زمینه یک پروژه امنیتی را برای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مهیا میکند. این پروژه امنیتی گاه بهمنظور مقابله با خبرنگاران است و گاه برای مقابله با فعالان محیط زیست.
بازه زمانی اقدامهای هکرهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دستیابی به رمزعبور حسابهای کاربری گروهی از فعالان حقوق بشر، زنان و محیط زیست، همزمان با سالگرد اعتراض گروهی از فعالان حقوق زنان به حجاب اجباری است. اعتراضهایی که با اعتراض نمادین فردی به نام ویدا موحد در تاریخ ششم دی ۱۳۹۶ آغاز شد و این زن با بستن شال سفید خود به یک چوب و حرکت دادن آن، در حالی که روی یک سکوی برق در خیابان انقلاب اسلامی (شاهرضا سابق) ایستاده بود، قانون حجاب اجباری رژیم جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشید.
در اتفاقی مشابه در مهر ۱۳۹۹، فرماندهی سپاه سایبری پس از به دست گرفتن کنترل حساب توییتر یک فعال حقوق زنان پس از بازداشت او و دسترسی به کامپیوترش، توانستند با گروهی از فعالان حقوق زنان در خارج از ایران ارتباط بگیرند و ضمن ارسال لینکهای حاوی بدافزار، محتوای مکالمات نوشتاری ردوبدل شده با آنها یا بین آنها را به دست بیاورند و در وبسایتهای خبری رسانههای حکومتی از جمله جام نیوز و باشگاه خبرنگاران جوان منتشر کنند تا اعتبار قربانیان خود در میان گروه سیاسی را کاهش دهند.
پدافند سایبری سپاه از هک گروهی حسابهای مجازی مخالفان حکومت چه هدفی دارد؟
در سالهای اخیر، فرماندهی پدافند سایبری موسوم به «گرداب» که سپاه سایبری هم نامیده شده، در بازههای زمانی مختلف، هک هماهنگ و حمله به دهها حساب کاربری گروهی از فعالان سیاسی و مخالف رژیم جمهوری اسلامی را آغاز کرد. این اقدامها در راستای اهداف زیر صورت گرفته است:
– جاسوسی و کسب اطلاع از فعالان سیاسی و مخالفان رژیم جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور
– جاسوسی و کسب اطلاعات کافی برای ارائه به دادستانیها بهمنظور دریافت مجوز بازداشت فعالان سیاسی و مخالفان در داخل کشور
– جمعآوری اطلاعات خصوصی بهمنظور اجبار قربانی به همکاری از طریق تهدید به افشای آن در فضای مجازی
– جمعآوری اطلاعات خصوصی و افشای آنها در رسانههای حکومتی در راستای اجرای عملیات روانی بهمنظور کاهش محبوبیت عمومی قربانی در جامعه یا میان گروههای سیاسی مخالف
یکی از نمونههای هک گروهی حسابهای اینترنتی گروهی از افراد داخل ایران که به دستگیری آنها توسط سازمان اطلاعات سپاه منتهی شد، در فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷ بود. در آن روزها، هکرهای سپاه پاسداران از طریق دسترسی به سامانه پیامک اپراتورهای تلفن همراه موفق شدند با هک کردن حساب برخی از ایرانیان فعال در حوزههای خیریه و آموزشی خارج از ایران و دهها نفر از فعالان مدنی و سیاسی داخل ایران، شرایط را برای بازداشت اعضای موسسه خیریه امام علی فراهم کنند. هکرهای سپاه با استفاده از سامانههای پیامکی اپراتورهای تلفن همراه در ایران، کدهای تایید دومرحلهای برای تغییر رمزعبور حساب کاربری قربانیان را به دست آوردند و با کمک آن، رمزعبور آنها را عوض کردند و کنترل حسابها را به دست گرفتند.
هکرهای سپاه چگونه کنترل حساب کاربری قربانیان خود را به دست میگیرند؟
هک کردن حساب کاربری مخالفان رژیم جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران به دو شکل تقریبا متفاوت صورت میگیرد. هکرهای قراردادی یا بهاصطلاح اجارهای فرماندهی پدافند سایبری یا مرکز بررسی جرائم سازمانیافته اینترنتی سپاه پاسداران همچون همتایانشان در وزارت اطلاعات و همچنین اطلاعات نیروی انتظامی، همانطور که در بالا ذکر شد، به سامانههای پیامک اپراتورهای تلفن همراه در ایران دسترسی دارند.
این سازمانهای امنیتی ابتدا با ارائه کیفرخواست و دریافت مجوز از مراجع قضایی یا بدون اطلاعرسانی به آنها، به فهرست شماره تلفنهای قربانی دست پیدا میکنند. پس از دریافت شماره تلفنها، از اپراتور تلفن همراه مربوطه میخواهند تمامی پیامکهای ارسال شده از/به آن شماره در یک بازه زمانی مشخص یا از ابتدای فعالیت آن شماره را برای آنها ارسال کند. وظیفه افسران اطلاعاتی بررسی تمامی پیامها بهمنظور شناسایی آدرس ایمیل قربانی است.
پس از شناسایی آدرس ایمیل، همانطور که در بالا ذکر شد، هکرها میتوانند بهراحتی با دسترسی به پیامکهای ارسال شده به شماره موبایل قربانی رمزعبور آن را تغییر دهند و سپس به تمام ایمیلها از جمله پیامهای ارسالی و دریافتی ذخیره شده دسترسی داشته باشند. در مرحله بعد، اگر حساب الکترونیکی از نوع جیمیل باشد، هکرها میتوانند به رمزعبور تمام حسابهای دیگر قربانی در رسانههای اجتماعی دست یابند؛ خواه توییتر، لینکداین یا تلگرام.
چگونگی هک حسابهای کاربری مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران
ممکن است اولویت هکرها از دسترسی به ایمیل یا حسابهای دیگر قربانی در فضای مجازی، استفاده از آنها برای دستیابی به حسابهای معتمدان قربانی باشد. معتمدانی که حتی ممکن است ساکن خارج از ایران باشند؛ افرادی که هکرهای سازمان اطلاعات سپاه به دلیل دسترسی نداشتن به پیامکهای آنها، امکان تغییر رمزعبور در نتیجه و دسترسی به ایمیل آنها را ندارند.
در این شرایط، هکرهای سپاه با استفاده از حساب قربانیان ساکن ایران خود، لینکهای موسوم به فیشینگ را برای نزدیکان و مرتبطان او در خارج از ایران میفرستند؛ افرادی که عمدتا فعالان سیاسی و مخالفان رژیم جمهوری اسلامیاند. از میان آنها، افرادی که فعالسازی دومرحلهای از طریق ارسال کد برای تایید هویت پیش از تغییر رمزعبور حسابهای کاربری خود را فعال نکردهاند، بهراحتی قربانی میشوند و کنترل بسیاری از حسابهای کاربری آنان بهخصوص در لینکداین، به دست هکرها میافتد.
در مرحله بعد، هکرها ضمن استفاده از حساب قربانی نهایی خود در خارج از ایران بهمنظور پخش لینکهای موسوم به فیشینگ، جاسوسی و جمعآوری اطلاعات از او را آغاز میکنند. اطلاعاتی که میتواند به شناسایی معتمدان، دوستان و مرتبطان قربانی در داخل ایران منجر شود.
در جریان تلاش اخیر هکرهای وابسته به فرماندهی پدافند سایبری سپاه برای دسترسی به حساب گروهی از فعالان حقوق زنان، حقوق بشر و محیط زیست در داخل و خارج از ایران، این امر از طریق ارسال لینک موسوم به فیشینگ از طرف حساب معتمدان آنها در لینکداین صورت گرفته است. برخی از قربانیان به صرف اعتمادی که به فرستنده داشتند، روی لینکها کلیک کردند و ناخواسته، رمزعبور حساب گوگل خود را در اختیار هکرها قرار دادند. رمزهایی که هکرها برای دسترسی به حساب کاربری قربانی که فعالسازی دومرحلهای را فعال نکرده بود، از آنها استفاده کردند.
بسیج [سرکوبِ] مستضعفان
یلدا امیری: چهل و دو سال پیش «ارتش ۲۰ میلیونی» یا همان «بسیج مستضعفین» با فرمان آیتالله خمینی تشکیل شد و پس از تصویب مجلس در دی ماه ۱۳۵۹ رسمیت پیدا کرد. این سازمان زیر مجموعه سپاه پاسداران است و وظایف آن «تقویت نیروی دفاعی، کمک به مردم در زمان بروز بلایا و حوادث غیرپیش بینی و کمک به دولت در سازندگی» تعریف شده است.
عملکرد این نهاد طی ۴ دهه گذشته اما تصویری یکسره متفاوت از این نیروی ظاهرا «مردمی» و عملا حاکمیتی به مردم ایران ارائه داد. تنها در روز گذشته ۵ آذر که به نام روز بسیج مستضعفین نامگذاری شده چند نمونهی مشخص از کارکرد بسیج مستضعفین در جمهوری اسلامی ارائه شد.
روز گذشته و در جریان اعتراضات به بیآبی در اصفهان که به درگیری و حمله نیروهای انتظامی به مردم انجامید، یکی از معترضان پلاکاردی در دست گرفته و روی آن نوشته بود: «بسیجی تیر را به سرم نزن، مادرم اذیت میشود، بزن وسط سینهام». نوشته این فرد اشاره به تیرهایی دارد که در آبان ۹۸ به سر معترضان شلیک شد و خطاب قرار دادن «بسیجی» در این پلاکارد به این معنی است که لااقل بخشی از افکار عمومی آنان را جزو نیروی سرکوب میداند.
روز گذشته همچنین سجاد صدیقی، مسئول بسیج دانشگاه فرهنگیان خطاب به معلمان معترض نسبت به وضع معیشتی در توییتر خود نوشت: «میتوانید به جای وِر زدن از آ.پ (آموزش و پرورش) خارج بشوید».
همزمان با این اخبار، فیش حقوقی محمدصادق زواره، رییس بسیج شرکت پارس خودرو هم ابتدا در شبکههای اجتماعی و بعد در خبرگزاریها منتشر شد. فارغ از حقوق ۵۸ میلیون تومانی این عضو بسیج، مبلغ ۲۹ میلیون تومان از این حقوق با عناوینی مانند طلب ارزی و فوقالعاده ماموریت، به دلیل شرکت در راهپیمایی اربعین به او پرداخت شده بود. خبر این حقوق نجومی خیلی زود از خروجی خبرگزاریها حذف شد.
چرا این خبر مهم است؟
«مستضعف» واژهای کلیدی در ادبیات جمهوری اسلامی است. انقلاب ایران که با قدرت گرفتن روحانیون، صفت اسلامی گرفت، انقلاب مستضعفین نیز نامیده میشد. آیت الله خمینی ۱۶ فروردین ۱۳۶۰ در حسینه جماران گفت: «گروههایی که در سرتاسر این کشور این انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم و همانهایی که مستضعف هستند و کاخ نشینها آنها را استضعاف میکنند… و برای این ملت هیچ کاری نکردهاند و نخواهند کرد.»
بسیج مستضعفین قرار بود نیرویی در راستای دفاع و سازندگی و متشکل از قشر مستضعف جامعه باشد که عدالت اجتماعی را برقرار میکند. محمد حسین سپهر، جانشین فرمانده سازمان بسیج مستضعفین ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ گفت که بسیج در سراسر کشور بیش از ۱۶۰ هزار مرکز در خدمت استقرار عدالت، حق طلبی، مطالبه گری و مبارزه با فساد دارد.
اما نگاهی به مثالهای روشنی که فقط در روز گذشته اتفاق افتاد و هزاران نمونه مشابه که میتوان برشمرد حکایت از آن دارد که بسیج نه تنها در خدمت محرومان و مستضعفین نیست، بلکه بازوی سرکوبگر و همزمان رانتخوار نظام است. بسیاری از اعضای بسیج به مدیران ارشد یا سرداران سپاه تبدیل میشوند. مطابق ماده ۲۰۱ قانون مقررات سپاه، «دولت موظف است به پرسنل بسیجی با توجه به میزان و نوع فعالیت و همکاری، صلاحیت، شایستگی و درجه آنان خدماتی از قبیل اولویت در استخدام، استفاده از تسهیلات مسکن و وام، اولویت در واگذاری امکانات اشتغال، تسهیلات ویژه جهت ورود به مراکز آموزش عالی واگذار کند.»
کمی عمیق تر؛ تغییر معنای مستضعف
«بسیج» بارها تغییر نام داده. وقتی آیتالله خمینی فرمان تشکیل «ارتش ۲۰ میلیونی» را صادرکرد، این نهاد «سازمان بسیج ملی» نام داشت و زیر نظر وزارت کشور بود. در بهمن ۱۳۵۹ با نامه محمدعلی رجایی به مجلس و تصویب قانونی، این سازمان شبهنظامی زیرمجموعه سپاه شد و به «واحد بسیج مستضعفین» تغییر نام داد. بعد از جنگ ایران و عراق «نیروی مقاومت بسیج» و مهر ۱۳۸۸ دراوج اعتراضات مردمی «سازمان بسیج مستضعفین» نام گرفت. بسیج از بازوهای نظامی جمهوری اسلامی خصوصا در حوزه سرکوب اعتراضات داخلی بهشمار میرود.
بسیج با هدف دفاع تودههای مستضعف از موجودیت انقلاب در برابر آنچه حکومت «توطئه دشمنان داخلی و خارجی» مینامید، پایهریزی شد. در کتاب «فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی» که توسط «مرکز اسناد انقلاب» منتشر شده، آمده است: «پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب کاملا مردمگرا سبب شد تا به منظور حاکمیت مستضعفین و تداوم آن، بسیج شکل بگیرد.»
استقرار عدالت بخشی از وظایف بسیجیان بود. در ادبیات ایدئولوژیک ابتدای انقلاب تمام ضعفای جهان، پابرهنگان درمانده و مظلوم بسیجی بودند، چرا که مستضعفان دشمنان ظالمان و خواستار عدالت هستند. در صحیفه امام، جلد۲۰، صفحه ۳۱۸ به نقل از آیتالله خمینی آمده است: «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنها مطمئن باشند اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهان خواران و سرسپردگان که به ستم و ظلم خویش اصرار مینمایند سلب خواهدکرد.»
اما عدالت گستری تنها یک ادعا بود، بسیج کارکردی نظامی، خصوصا در جنگ شهری داشت. این سازمان بعد از انقلاب با سبک زندگی مردمی که باورهای ایدئولوژیک نظام را نداشتند و گروههای مخالف مبارزه میکرد و جذب و اعزام نیرو به جنگ با عراق را به عهده داشت. پس از جنگ، بسیجیان حقوق بگیر برای سرکوب شورشهای شهری آموزش دیدند و دهها شورش شهری را سرکوب کردند. با افزایش منابع مالی، بسیج وارد سیاست شد گرچه هنوز کارکرد سرکوب خیابانی خود را نیز داشت.
آیتاللهخمینی پیروزی انقلاب را مرهون مبارزه فرودستان، کوخ نشینان یا مستضعفان میدانست. اما علی خامنهای حتی تعریف «مستضعف» را تغییر داد، او پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در دیدار با بسیجیان، خود و مقامات حکومتش را مستضعف نامید. اعتراضات ۹۷ به دلایل اقتصادی بود و «حکومت مستضعفان» پاسخ مطالبات مستضعفان را با گلوله و کشتار داد.
خامنهای گفت: «مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیرا، یعنی این چند سال اخیر باب شده، اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثین؛ مستضعفین یعنی ائمه و پیشوایان بالقوه عالم بشریت؛ این معنای مستضعفین است. کسانی که وارثان زمین و همه موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوه خلیفهالله در زمین است.»
رهبر جمهوری اسلامی از بسیجیان خواست که «در هیچ زمینهای غافلگیر نشوند و بکوشند در همه محلهها حاضر باشند. مثل کمیتههای انقلاب اسلامی در سال ۶۰ که در هر حادثهای حضور داشتند.» سالهایی که برای بسیاری از ایرانیان از سیاهترین سالهای تاریخ معاصر ایران است. خامنهای مردم معترض به افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین را آدمهای «پست و حقیر و کوچک» لقب داد و از «بسیج مستضعفین» خواست تا با این مردم مستضعف برخورد قاطع کنند.
سردار حسین نجات، معاون فرهنگی سپاه نیز ۴ دی ۱۳۹۸ فرودستان ایرانی را افرادی «محصول حاشیهنشینی و بیسواد» توصیف کرد.
اعضای بسیج از میان معتقدان به نظام و شخص رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشوند. بسیج تشکیلاتی بزرگ برای تبادل امتیازات با وفاداری است، که همانند سپاه در پروژههای بزرگ دولتی دخالت میکند. سلیمانی، رئیس بسیج ۲۵ مهرماه ۱۴۰۰ از ورود فعال این نهاد نظامی به بازار مسکن خبرداد و گفت: «طی تفاهمنامه با راه و شهرسازی، قرار شد سالانه ۱۰۰ هزار واحد» مسکن ساختهشود.
چنانچه از شواهد پیداست این نهاد شبهنظامی نه چندان مردمی است و نه نسبتی با مستضعفین دارد.
فرافکنی آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان درباره ۱۴۸ هزار نفر بازمانده از تحصیل
مدیرکل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان با اشاره به آمار بازماندگان از تحصیل، از بیان معضلات اصلی که مانع ادامه تحصیل کودکان این استان است، خودداری کرد.
حمیدرضا رخشانی ضمن بیان اینکه ۱۴۸ هزار نفر در استان سیستان و بلوچستان از تحصیل بازماندهاند، با فرافکنی و عدم اشاره به معضلات اساسی که بر سر راه ادامه تحصیل دانشآموزان این استان وجود دارد، مجموعهای از دلایل نه چندان قابل قبول را سبب بروز این امر اعلام کرد.
وی با ارائه دلایل غیرمنطقی برای توجیه آمار خیره کننده بازماندگان از تحصیل گفت: از ۱۴۸ هزار نفر لیست اسامی بازماندگان، ۶۸ هزار نفر شناسایی شدند. در بررسیهای بعدی مشخص شد که ۱۴ هزار نفر منع خدمات بودند، به این معنا که در مدارس بدون کد ملی و با کد سایر، مشغول به تحصیل هستند!
این مدیرکل آموزش و پرورش در ادامه تفاسیر نادرست خود از وضعیت بازماندگان از تحصیل افزود: ۴۶ هزار نفر باقی مانده که هیچ نشانی از آنها پیدا نشده است، یا فوتیهایی هستند که هنوز شناسنامه آنان باطل نشده است، یا دوتابعیتیهایی که در کشورهای همسایه مشغول به تحصیل هستند، یا کسانی که در مدارس دینی درس میخوانند و آموزش و پرورش از آنان اطلاعات دقیقی ندارد!
رخشانی درباره دلیل بازماندن از تحصیل این افراد ادعا کرد: از آنجایی که میزان درآمد خانوار استان یک میلیون تومان نسبت به کشور پایینتر است، اولویت اول خانوادهها موضوعات اقتصادی است و همین موضوع سبب میشود، دانش آموزان زودتر به بازار کار وارد شوند.
وی در حالی به این توجیهات بسنده کرده که بسیاری از هموطنان در این استان به دلیل اینکه شناسنامه ندارند، از خدمات آموزشی، اجتماعی و بهداشتی محروم هستند و از سویی دیگر فقر و تبعیض سیستماتیک و عدم دسترسی به لوازم و امکانات آموزشی از قبیل تلفن همراه و اینترنت در زمانی که آموزش به صورت مجازی است، از دلایل عمده بازماندن از تحصیل کودکان و نوجوانان این استان تلقی میشود.
تفکر طالبانی در راه وزارت ارشاد
همایون اسعدیان، #کارگردان سینما، در پستی اینستاگرامی خطاب به محمد مهدی اسماعیلی، وزیر پیشنهادی ابراهیم رئیسی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نسبت به برنامههای او چنین واکنش نشان داده است: «برنامه پیشنهادی شما را خواندم، کمی دیر آمدید. همفکرانتان در این سالها آنقدر ما را خنداند که نه دیگر حوصله داریم به این شوخیهای بیمزه شما بخندیم نه اشکی برای ریختن به حال خودمان داریم. راستی خبر دارید دوستانتان به کابل وارد شدهاند؟ اینجا ایران است.»
از برنامه ۸۳ صفحهای وزیر پیشنهادی ارشاد چنین برمیآید که این بار نه تنها خانه سینما که خانه موسیقی و خانه تئاتر نیز در معرض تعطیلی و انحلالاند.
اسماعیلی در برنامه پیشنهادی خود از فعالیتهای کنونی در حوزه هنرهای نمایشی، موسیقی و انتشار کتاب بهشدت انتقاد کرده و نهادهای صنفی همچون خانه سینما و خانه موسیقی را «فاقد وجاهت قانونی» و «مرکز تولید بحران» دانسته است.
وزیر پیشنهادی ارشاد در برنامه خود هنرمندان تئاتر را هم به تقلید از آثار غربی متهم کرده است. «ترویج دیالوگهای رکیک و وقیحانه، تلاش برای قبحزدایی و حیازدایی از کشف #حجاب با استفاده از موی مصنوعی، حیازدایی از همجنسگرایی، احیای نمادهای ابتذال در قالب بازخوانی ترانههای مبتذل و رقص، ترویج سکولاریسم، سبک زندگی غربی، سیاهنمایی و تمجید از #زنان بیحیا» دیگر اتهامهاییاند که اسماعیلی به هنرمندان تئاتر و آثار نمایشی وارد کرده است.
او در حوزه سینما نیز مدعی شده که از ۷۷ فیلم سینمایی که در سال ۱۳۹۷ اکران شدند، ۵۹ فیلم «مروج سبک زندگی غیر اسلامی» و «تخریبکننده انقلاب» بوده و ۶۱ فیلم از «زن بیحیا» تصویری مثبت ارائه کردهاند.
چنین برنامهای در حالی تنظیم شده است که #سانسور و ممیزی در عرصه #کتاب، #نمایشنامه، #فیلمنامه و سینما به سختی اعمال میشود و هم اکنون بسیاری از نویسندگان مستقل ممنوعالقلم هستند و بسیاری فیلمسازان ممنوعالکار.