ماجرای «افراد بی شناسنامه» در ایران، ماجرای شهروندانی است که در تاریکی زندگی میکنند. آنان حق تحصیل ندارند و امکان استفاده از بیمه درمانی و خدمات اجتماعی نیز برایشان فراهم نیست.
به سختی میتوان باور کرد که با گذشته بیش از یک قرن از صدور اولین «سند هویتی» در سال ۱۲۹۷ در ایران، هنوز کسانی هستند که هویتشان مشخص نیست و با وجود ایرانی بودن، هر لحظه ممکن است از کشور خود اخراج شوند و از حقوق اولیه محروم هستند. حقی که در اصل ۴۱ قانون اساسی، الزام برخورداری از آن برای همه شهروندان تصریح و در مورد آن گفته شده است: «تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا درصورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید.»
بنا بر آمارهای رسمی، بیشترین تعداد شهروندان بدون شناسنامه، در استان سیستان و بلوچستان ساکن هستند. چندین هزار بلوچ در سراسر ایران، به دلیل نداشتن شناسنامه، بدون برخورداری از حقوق شهروندی زندگی میکنند. به این ترتیب، سیستان و بلوچستان را میتوان «پایتخت محرومیت ایران» دانست.
هزاران شهروند بلوچ بدون اوراق هویت، مجبور به امرار معاش از طریق مشاغل خطرناک هستند و اگر نیروهای انتظامی و نظامی آنان را دستگیر کنند و نتوانند ایرانی بودن خود را به اثبات برسانند، احتمالا به کشورهای پاکستان یا افغانستان اخراج میشوند.
سیستان و بلوچستان با توجه به وسعت، پراکندگی و جمعیت بالایی که در آن ساکن هستند و همچنین همجواری با ۲کشور ناآرام و آسیبزا که در طول سالیان متمادی کانون درگیری و جنگهای داخلی بوده است و مهاجران بسیاری از ساکنان این کشورها را در خود جای داده، در سالهای اخیر با سیل جمعیت فاقد شناسنامه مواجه شده است.
مشکل افراد فاقد شناسنامه در مناطق محروم چه به طور متمرکز و چه پراکنده بیش از دیگر شهرهای سیستان و بلوچستان مشهود است اما براساس آمارهای کارشناسان ثبت احوال، در همه شهرهای مرزی استان، افراد بسیاری را میتوان یافت که شناسنامه ندارند.
نداشتن مدارک شناسایی از جمله شناسنامه سبب شده است این افراد از لحاظ رفاهی و سازمانی در سختی و به امکانات دسترسی نداشته باشند و در زمینههای مختلف از جمله سوادآموزی، ازدواج و کار دچار مشکل شوند.
شهروندان فراموششدهی بدون هویت در بلوچستان از موقعیتها و خدمات هرچند محدودی که دیگر شهروندن دارند محروم هستند. بعلاوه، برخورد بعضی از مأموران ثبت احوال با بلوچها همراه با بیاعتنایی و تحقیر است
حال باید پرسید با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلابی که رهبرانش نام «انقلاب مستضعفان» را برای آن برگزیدند و قرار بود فقر و فلاکت را از جامعه ایرانی پاک کند، چگونه شهروندانش نه تنها همچنان مستضعف هستند که در دورترین نقاط ایران از حق تابعیت و داشتن شناسنامه نیز محروم ماندهاند.