غزل رنجکش، دانشجوی رشته حقوق بندرعباس، روز ۲۴ آبان زمانی که از محل کارش به خانه بازمیگشت بر اثر شلیک گلوله ساچمهای توسط فردی که گفته میشود «یک مامور لباس شخصی» حکومت جمهوری اسلامی بود، بینایی چشم راستش را از دست داد.
غزل در پستی در حساب اینستاگرام خود ماجرای اصابت گلوله به چشمش را توضیح داده است.
او در این پست نوشته است: «من فقط بعد از ۴ ساعت سر کلاس بودن و ۹ ساعت سرکار بودن داشتم برمیگشتم خونه تا استراحت کنم…»
این زن جوان به همراه مادرش در راه بازگشت به خانه بود که متوجه شد مردی مسلح به سوی آنها نشانه رفته است. غزل خود را سپر بلای مادرش کرد.
غزل رنجکش در ادامه مینویسد کسی که او را هدف قرار داد «نمیدونست من ضد گلولهام، نمیدونست روح و جسم من فراتر از اینه که با دیدن تفنگ تو دستش دلم بلرزه عقب بکشم تا مبادا تیر به مادرم بخوره…!»
او در ادامه نوشته است: «آخرین تصویری که چشم راستم ثبت کرد؛ لبخند اون شخص موقع شلیک کردن بود…»
بعد از برخورد گلوله ساچمهای به چشمش، غزل میگوید تنها جملههایی که از دهانش بیرون آمد این بود: «مامان تیر خوردی، حالت خوبه؟ من هنوز کتابامو چاپ نکردم! چشمام خیلی خوشگل بودااا همه میگفتن…»
اما او مینویسد خوشحال است که مادرش سالم است و مصمم است که کتابهایش را چاپ کند.
او میگوید که هر وقت جلوی آینه میرود یک غریبه را میبیند و این پرسش برایش پیش میآید: «چرا منو زدی؟ چرا لبخند رو لبات بود…؟!»
غزل رنجکش ضمن اشاره به این که درآوردن ساچمهها از چشمش سه ساعت طول کشید، نوشته است: «پلکم با جراحی پلاستیک ترمیم شده؛ حدود ۵۲ تا بخیه رو چشم راستم هست؛ و دیگه بینایی نداره، چون شبکیه کاملا آسیب دیده، امکان پیوند قرنیه وجود نداره…»
غزل یکی از صدها تن از قربانیانی است که در هفتههای گذشته بر اثر اصابت گلولههای ساچمهای به دست ماموران حکومت جمهوری اسلامی آسیب دیدهاند.
بنا به آمار «سازمان حقوق بشر ایران» تاکنون بیش از ۴۳۰ نفر، از جمله حدود ۶۰ کودک در دو ماه گذشته و به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی در سراسر ایران کشته شدهاند.