روزنامه کیهان وابسته به علی خامنهای، در واکنش به اعتراضات سراسری و مخالفت نوجوانان و جوانان با حجاب اجباری، نوشت: در برنامههای کودک شبکههای مختلف صداوسیما یک «دوگانگی غیرقابل انکار» در زمینه طراحی حجاب «شخصیتهای کارتونی دختران و زنان» وجود دارد.
این روزنامه در ادامه نوشت: اینکه «مدیران فرهنگی سیما» در بخش کودک طراحی حجاب شخصیت دختر و زن مجموعهشان با «موی بیرون آمده از روسری و شال» را بدون اشکال میدانند، «بههیچ وجه قابل قبول نیست! ».
با وجود سانسور شدید و برنامه های آموزشی، در مدارس و د انشگاه ها و یا حتی نهادینه کردن اصول حکومتی در برنامه های مختلف رسانه ای، نظام حاکم نتوانسته نتایج مورد دلخواه خود را بدست بیاورد. و آنچه امروز در حال وقوع است نسلی را در برابر رژیم دیکتاتوری قرار داده که حاصل سالها برنامه ریزی برای تربیت آنها در راستای اهداف نظام را با شکست کامل مواجه کرده اند.
علی خامنهای پیشتر در پاسخ به سوالی درباره الزام رعایت حجاب در تولید انیمیشن گفته بود: «اگرچه حفظ حجاب فینفسه لازم نیست، لکن به لحاظ تبعات ترک آن، رعایت حجاب در پویانمایی هم لازم است.»
طبق ادعای این روزنامه ی حکومتی، زنان انیمشین پهلوانان به سبک ستارهها شال بر سر دارند و این مجموعه «مروج تمامعیار بدحجابی برای مخاطبان دختر» است. از نظر کیهان، حجاب زنان مجموعه پیامبران هم«نصفهونیمه» است.
ارگان رسانهای وابسته به علی خامنهای تولید چنین برنامههایی را ناشی از خلا قانونی و فقدان خطوط قرمز در طراحی حجاب برای مخاطبان کودک میداند و مینویسد: «نبود قانونگذاری و تعیین خطوط قرمز برای سازندگان پویانمایی در صداوسیما در زمینه حدود حجاب در طراحی شخصیت دختران و زنان در محیط بیرون خانه و جلو نامحرم از دلایل مهم ساخت آثاری است که در آن رسما بدحجابی ترویج میشود.»
در طول سالهای پس از انقلاب، انیمیشنهای ساخت ایران با اینکه مخاطب کودک دارند، همواره با در نظر گرفتن مسئله حجاب اجباری ساخته شدهاند و شخصیتهای زن این آثار با اینکه واقعی نیستند، محجبهاند. جمهوری اسلامی ایران میکوشد از طریق برنامههای صداوسیما باورهای ایدئولوژیک مدنظر خود از جمله حجاب اجباری را به کودکان تحمیل کند.
سانسور و حذف در صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تمام چهار دهه ی گذشته در جریان بوده، ادامه پیدا کرده و شدت گرفته است و زنان بیشترین موضوع سانسور هستند.
سانسور در ایران در اساس و به طور گسترده ابزاری است در دست حکومتها برای کنترل جامعه هر چند میتوان برای آن معنای عامتری نیز یافت. سانسور در ایران یه ویژه در دوره جمهوری اسلامی روندی فزاینده داشتهاست.
جمهوری اسلامی از آنجا که «حکومت پروپاگاندایی» محسوب میشود و حیات و مماتش به تبلیغ و اقناع جمعی ربط دارد، تنها به منبر مساجد کفایت نکرده است و از همان آغاز، تمام تلاش خود را به کار بست که رادیو و تلویزیون و سینما را در دست بگیرد و توسعه بدهد.