این روزها با توجه به خیزش های سراسری در کشور، شاهد استفاده ی ابزاری حکومت از کودکان و نوجوانان در قالب نیروهای سرکوبگر بوده ایم. کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار عکسهای مختلفی از کودکان با لباسها و تجهیزات سرکوب در خیابانها، استفاده نیروهای امنیتی از کودکان را نشان دهنده تحلیل قوای این نیروها برآورد میکنند.
علاوه بر نقض حقوق انسانی این کودکان ابعاد مسئله بسیار فراتر از سرنوشت آنهاست. استفاده ی ابزاری از کودکان و نوجوانان برای سرکوب جامعه ی مدنی از نظر امنیت اجتمایی و جانی و مالی و نیز یک خطر بزرک برای آینده سیاسی ایران و امنیت منطقه است.
این اقدام نیروی یگان ویژه و سپاه تروریستی پاسداران مغایر با پیمان نامه حقوق کودکان و مصداق بارز استفاده ابزاری از کودکان میباشد.
هر چند استفاده ی ابزاری از نوجوانان ایرانی چیز جدیدی نیست و سالها حضور میلیونی کمتر از ۱۸ ساله ها طی ۸ سال جنگ خونین با دشمن عراقی بنام دفاع از اسلام و ایران توجیه میشد. ولی امروز، ۲۰ سال پس از پایان جنگ است که ، سازمان بسیج نوجوانان ۱۴-۱۶ ساله را با باتوم و بیسیم و دیگر تجهیزات سرکوب به خیابان میفرستند تا به هموطنان خود حمله کنند و صحنه های دردناک و شرم آوری را به نمایش بگذارند. تفاوت دیگر اینکه نوجوانان بسیجی زمان جنگ یا داوطلب بودند و همراه با پدر یا برادر خود به جبهه میرفتند، یا تحت تاثیر تبلیغات سیاسی- مذهبی در ایدئولوژی جمهوری اسلامی ذوب شده بودند ؛ ولی بسیجیان امروز نه برای “دفاع از وطن”، نه برای “ایدئولوژی انقلابی” و نه از روی “عشق به اسلام” بلکه برای پول هموطنان خود را سرکوب میکنند.
فارغ از اینکه نتیجه ی این قیام مردمی در آینده چه خواهد شد انعکاس و تاثیر افکار دیکته شده و ایدئولوژی که به این کودکان و نوجوانان تزریق می شودمی تواند آینده ی آنها را دچار مشکل و معضلات روحی-روانی کند.