در فایل صوتی از آخرین تماس نوید افکاری در شب قبل از اعلام اعدام وی کاملا واضح است که تا چند ساعت پیش از مرگش، حکم اعدام به وی ابلاغ نشده است. او نمیدانست که فردایش به قتل خواهد رسید. او در این تماس، خادمالحسینی، رئیس گارد زندان عادلآباد شیراز را در زمره کسانی که پیشتر او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند، معرفی میکند.
این درحالی بود که خبر اعدام نوید، صبح روز شنبه ۲۲ شهریور از سوی نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی به برادر وی اطلاع داده شده بود.
یکی از نزدیکان نوید که توانسته بود چهره (تنها عضو مجاز از بدن نوید برای دیدن خانوادهاش) او را ببیند، گفته است که علائم شکستگی در بینیاش مشاهده کرده است.
این شروع مکالمه آخرین تماس نوید افکاری در آخرین شب زندگیاش است؛ او ولی پاسخی به این سوال که آیا سالم هستی، نمیدهد تا خانوادهاش را نگران نکرده باشد.
وی میگوید: «الو خوبی، خوشی؟» «آنطور که معلومه و به من گفتهاند، فردا صبح قرار است مرا منتقل کنند به تهران و مقصد آن هم معلوم نیست که کدام نقطه تهران است.» او به طرف تماسش میگوید که هنوز در زیرزمین زندان عادلآباد شیراز است.
نوید افکاری در پاسخ به این سوال که آیا به جز او، وحید و حبیب (دو برادرش) را هم معاینه کردهاند یا خیر، میگوید که پزشکی قانونی به همراه رئیس کل دادگستری به نزد او رفته و دو برادر دیگرش را هم معاینه کردهاند.
نوید انتشار خبرهایی مبنی بر اینکه او آسیبی ندیده است را رد میکند و میگوید: «آنچه که من به تو میگویم درست است.» او در ادامه میگوید: «هیئت بازدید کننده، حدود ده تا پانزده نقطه بدنش [که در اثر شکنجه و ضربات وارده به او آسیب دیده است] را دیدهاند و آن را ثبت کردهاند.»
نوید در پاسخ به این سوال که آیا اسامی نفراتی که به تو کتک زدهاند را میدانی یا نه، میگوید که آنها «خادمالحسینی رئیس گارد زندان و چند سرباز دیگر که اسامی آنها را نمیدانم» بودهاند. او در ادامه میافزاید: «چیزی که به من گفتهاند همین است [یعنی انتقال به تهران] و وقت تلفن هم زیاد ندارم.»
نوید در آخرین شب حیاتش میگوید که پشتم به همه گرم است، شکی ندارم و خیالم راحت است.
آخرین جمله نوید از زندان در شب قبل از اعدامش این بوده که انشاءالله درست میشود و از بابت من به لحاظ روحی هیچ نگرانی نداشته باشید و خیالتان راحت باشد.
از مکالمات نوید چنین برمیآید که او چند ساعت پیش از اعلام آنچه که مقامات قضایی جمهوری اسلامی آن را اجرای حکم اعدام بر اساس قصاص نامیدهاند، به ادامه حیاتش امیدوار بوده و نیت اجرای حکم اعدام در سحرگاه آن شب وجود نداشته و چیزی به او ابلاغ نشده است.
نوید در این گفتوگوی تلفنی از روحیه بالایی برخوردار است و سرزندگی از کلام او میتراود. علاوه بر این، به او گفتهاند که قرار است فردا به تهران منتقل شود.
همه این شواهد نشان میدهد که اگر او را اعدام کردهاند، تصمیمش همان شب گرفته شده و شتابی در این کار بوده است؛ در غیر این صورت او در اثر ضربات شدید و وحشیانه ناشی از شکنجهای که پس از تماس تلفنی بر وی اعمال شده به قتل رسیده است.
نوید افکاری در دادگاه ها هرگز تسلیم نشد، او برای جانش چانه نزد و التماس هم نکرد اما تا توانست از راه آزادگی و جوانمردی که در آن قرار داشت دفاع کرد. خودش با صدای بلند گفت:سوگند میخورم که پشیمون میشید، من ذرهای از مرگ نمیترسم اما کاملا بیگناهم. قوه قضاییه وقتی دید نمی تواند او را بشکند، در برابر او به زانو درآمد، تسلیم شد و عاجزانه جانش را گرفت.
نوید افکاری، کارگر ۲۷ سالهای که ورزش کشتی را نیز بهطور حرفهای دنبال میکرد، پس از اعتراضهای مرداد ۱۳۹۷ در شیراز دستگیر و صبح روز ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ با وجود ابهامهای اساسی در پرونده، بدون اجرای تشریفات مربوط به اعدام، ازجمله دیدار خانواده، در زندان عادلآباد شیراز اعدام و شبانه دفن شد. اجرای حکم اعدام نوید افکاری با وجود درخواستهای فراوان برای لغو آن، موجی از اعتراضهای گسترده را در سراسر جهان علیه جمهوری اسلامی به دنبال داشت.
وحید افکاری همزمان با نوید، در شهریور ۱۳۹۷ و حبیب، برادر دیگر آنها، نیز در آذرماه همان سال، به اتهام شرکت در اعتراضها علیه جمهوری اسلامی دستگیر شدند.
نوید افکاری به اتهام «مباشرت در قتل» یک مامور حراست آبفای شیراز به نام حسن ترکمان که برای مقابله با معترضان شیراز اعزام شده بود، به قصاص نفس محکوم شده بود. بر اساس حکم دادگاه، وحید افکاری نیز براساس حکم دادگاه به ۵۴ سال و ششماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق و حبیب افکاری به ۲۷ سال و سهماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند. برادران افکاری در دادگاه گفته بودند که تمام اعترافهایشان دروغین بوده و زیر شکنجه اخذ شده است. همچنین نوید افکاری پیش از اجرای حکم اعدام در چند فایل صوتی از داخل زندان به بیرون فرستاد، گفته بود که اعترافهای او و برادرانش زیر شکنجه بوده و پزشکی قانونی تاییدیه جراحات ناشی از شکنجه را ثبت کرده است.