می توان گفت کشور ایران با وجود موقعیت عالی جغرافیایی، معادن و همینطور ذخایر نفت و گاز و تولیدات انرژی دارای بستر مناسبی برای قرار گرفتن در رده ی کشورهای پیشرفته و ثروتمند جهان است. اما با وجود سیاست های غلط و روند نادرست اقتصادی حکومت جمهور ی اسلامی، این کشور تا به امروز به نقطه ای رسیده که یک زندگی عادی برای مردم عملا به سختی امکانپذیر است. و این رویه باعث رشد وحشتناک آماری فقر در جامعه ی ایران شده است.
«فقر» و «فقر مطلق» دو کلیدواژه متفاوت برای تعریف سطوح مختلف عدم برخورداری افراد یک جامعه از نیازهای اساسی زندگی هستند. در صورتی که فرد از حد متوسط و معمول زندگی برخوردار نباشد در «خط فقر» قرار دارد و اگر مجموع نیازهای او از جمله خوراک، پوشاک و…از حداقلهای لازم حیاتی نیز کمتر باشد، «فقیر مطلق» محسوب میشود.
کارشناسان در سالهای اخیر نسبت به افزایش قابل توجه جمعیت فقیر ایران هشدار داده و معتقدند تداوم روند تورمی و نرخ بالای بیکاری در کنار بیثباتیهای اقتصادی میتواند بخش مهمی از طبقهی متوسط را به ورطه فقر بکشاند.
آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد نه تنها فقر رو به پایان نیست، بلکه با سیاستهای اقتصادی دولت و افزایش بیوقفه هزینهها، فقر روند صعودی گرفته و هر ماه بر شمار فقرای ایران افزوده میشود. وضعیت فقر در ایران به سطوح نگرانکنندهای رسیده و تمامی شاخصههای آماری در این زمینه گویا هستند.
بنا بر شرایط اقتصادی کشور، شمار کسانی که مدتهاست بسیار پایین تر از خط فقر زندگی می کنند رو به افزایش است و فشار های اقتصادی، این مردم را هر روز زیر بار گرانی و محرومیت در شرایط سخت تر قرار می دهد. وخامت اوضاع برای بعضی از این افراد تا حدی ست که گرفتاری نان روزانه شان را دارند و توان پرداخت هزینه های گزاف زندگی را ندارند.
اعتصابات و اعتراضات مداومی که این روزها در کشور ایران برگزار می شوند نشانگر سرخوردگی از ناتوانی در تامین معیشت خانواده ها و همینطور نبود امنیت مالی و سرمایه گزاری و نتیجتا فقر و تنگدستی بیشتر در سطوح مختلف جامعه است.