علی حیدری، مدیر موسسه پایان کارتنخوابی، هشدار داد که اگر وضعیت اقتصادی کشور رو به بهبود نرود، بهزودی خانوادههای کارتنخواب در ایران فراگیر میشوند زیرا در شرایط کنونی خانوادههای قشر متوسط به حومه شهرها کوچ کردهاند و خانوادههایی که در حاشیه شهرها بودند دیگر جایی برای رفتن ندارند و به صورت خانوادگی به سمت کارتنخوابی و چادرنشینی روی آوردهاند…
او پیشبینی کرد: بهزودی با قشری مواجه میشویم که نه اعتیاد دارند و نه بیخانوادهاند، بلکه افرادیاند که همراه با خانواده خود کنار خیابان چادر میزنند و این زنگ خطر جدی برای جامعه و مردم است.
علی حیدری با ابراز تاسف از اینکه جمعیت کارتنخوابهای تحصیلکرده نیز رو به افزایش است، گفت: طبق آماری که ما گرفتیم ۳۰ درصد افراد کارتنخواب مدرک تحصیلی دیپلم به بالا دارند و در میان آنان افرادی با مدرک تحصیلی دکترا نیز دیده میشود. حدود ۲۰ درصد کارتنخوابها را نیز زنان و کودکان تشکیل میدهند.
معضل اعتیاد و کارتنخوابی در ایران در سایه بیتوجهی مسئولان جمهوری اسلامی هر روز گستردهتر میشود. فقر در ایران این روزها آنقدر آشکار شده که اگر روزگاری تنها کسانی که شغل نداشتند در معرض فلاکت و فقر بودند، امروز خانوادههایی که چند نفر از اعضاء آن بیش از یک شیفت کار میکنند نیز در میان امواج تورم و هزینههای سرسامآور درمان و مسکن به معنای واقعی کلمه طعم فقر را میچشند.
فاصله طبقاتی قشر مرفه و فقیر در جامعه ایران به قدری زیاد شده است که دیگر کسی از شنیدن اصطلاحاتی مانند «کارتنخواب»، «گور خواب»، «پشتبام خواب»، « نخالهخواب»، «حاشیهنشین»، «کودک کار»، «کودک چهارراه»، «فروشنده اعضاء بدن» نه تنها تعجب نمیکند، بلکه بعضی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی این عناوین را بیانگر نوعی «سبک زندگی» میدانند.
برخی از شهروندان در ایران به ناچار به دلیل درآمد اندک و عدم امکان پرداخت اجارهبهای کلان در شهرهای بزرگ به «کارتنخوابی، اتوبوسخوابی و نخالهخوابی» روی میآورند.