زبان مادری به عنوان اصلی ترین بخش هویتی یک انسان است، و این زبان مادری اتصال دهنده ی زنجیره های قومی و قبیله ای است و ملت ها را به وجود آورده است. زبان مادری عامل بسیاری از اتفاقات است، وجود داشتن یا نداشتن زبان، بخش بزرگی از فرهنگ یک ملت است.
ما در کشوری زندگی می کنیم چند قومی یا چند ملیتی است. نظام جمهوری اسلامی با فعالیت های خود آشکار کرده که کمر به نابودی فرهنگ ها و آداب و سنن ملت ها بسته است. این کار عین بی عدالتی و نابرابری قومی است. این بی عدالتی و نابرابری فقط در زمینه ی فرهنگ نیست بلکه در همه ی جوانب زندگی مردم ملیت های ایران تاثیر بسزائی گذاشته است. ساخت انواع جک و بد گفتن به ملیت ها که همه را به سخره می گیرند جز یک ملت، نشان می دهد دست هایی در کاراست و این یک کار برنامه ریزی شده است.
مطمئنا هیچ زبانی، در ارتباط با انسان نمی تواند مانند زبان مادری قدرتمند عمل کند. زبانی که ریشه در هویت هر انسان دارد و برایش دلنشین است. مسلما در کشوری چند قومیتی مانند ایران باید تدابیری اتخاذ شود تا این زبان و فرهنگ مردم ملیت های مختلف حفظ شود و هر چه بیشتر توسعه یابد. در این بین تحصیل به زبان مادری اهمیت زیادی دارد و این کاری است که مسئولان باید به فکر آن باشند.
احترام گذاشتن به زبان ،فرهنگ دیگران باعث ایجاد دوستی می شود.
سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد، يونسکو، در سال ۱۹۹۹ ميلادی، روز ۲۱ فوريه، را روز جهانی زبان مادری اعلام کرد و رژیم ايران در همان سال و در سی امين نشست يونسکو، به نامگذاری اين روز، رای مثبت داد.
غیر از زبان فارسی، مردم مناطق مختلف در ایران به زبانهای آذری، کُردی، عربی، ترکمنی، گیلکی، مازندرانی، تالشی، لُری، بلوچی، لکی و تاتی تکلم میکنند.
بر اساس اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، زبان و خط رسمی و مشترک مردم ايران، فارسی اعلام شده است.
اين اصل قانون اساسی تصريح می کند:«اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب رسمی بايد با زبان و خط فارسی باشد، ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدريس ادبيات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی، آزاد است».
اما اين اصل در ايران و برای اقوام و مردمی با زبانهای مختلف، اجرا نمیشود.
اعمال محدوديت ها بر اقوام ايرانی که به زبان های غيرفارسی سخن می گويند و مدافعان حقوق اقليت های قومی در ساليان اخير، همچنان ادامه داشته است.
برخی از اين اعتراض ها در سالهای گذشته در استان هایی مانند آذربايجان شرقی و غربی و اردبيل و همچنین استان خوزستان با برخورد شديد امنيتی – قضايی مواجه شده است.
به دلیل سیاستهای تبعیضآمیز حکومت، فرزندان اقلیتها از حق آموزش و تحصیل به زبان مادری در ایران محروم هستند.
در اصل ١۵ قانون اساسی بر تدریس آزادانه زبان و ادبیات اقوام در سطح مدارس اشاره شده است، اما با وجود اهمیت مسئله زبان و فرهنگ در میان مجامع جهانی تاکنون اقدام موثری برای تدریس زبان و ادبیات اقوام در مدارس کشور صورت نگرفته است.
در سالهای گذشته برخی معلمانی که به کودکان زبان مادری شان را آموزش می دهند توسط رژیم دستگیر، شکنجه و به حبس های طولانی مدت محکوم شده اند.
اداره ثبت احوال بر اساس کتابچه اسامی که توسط دولت تهیه میشود، اقدام کرده و تمامی اسامی که خارج از لیست درج شده در این کتاب باشد را اسامی غیرمجاز برمیشمارد. محدودیتهای اعمال شده در این کتاب بسیاری از شهروندان بویژه اعضای جوامع اقلیت را از نامگذاری کودکان خود بر اساس هویتهای مذهبی، قومی و یا فرهنگی خود محروم میکند.
در سالهای گذشته و همزمان با روز جهانی زبان مادری در ایران، بسیاری از فعالین حقوق اقلیت های قومی ضمن اشاره به حق آموزش به زبان مادری از سیاست های تبعیض آمیز حکومت انتقاد کرده اند.
فعالیتهای آمیز مدافعان حقوق اقلیت شامل توزیع کتابهایی به زبان مادری در میان دانش آموزان مدارس، امضای طومار برای ارائه رشته زبان و ادبیات زبان اقلیتها در دانشگاه و یا انتشار و نصب گسترده اعلامیههایی در سطح شهر بوده است.
واکنش مقامات رژیم ایران به این فعالیتهای مسالمت آمیز، دستگیری و صدور احکام زندان برای فعالین این حوزه بوده است.