روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه، یک دانش آموز سیزده ساله در ایلام، پس از اینکه در مدرسه و منزل مورد برخورد انضباطی قرار گرفت با پرتاب خود از یک ساختمان چند طبقه خودکشی کرد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشیهای سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.
بر اساس این گزارش، اولیای این دانش آموز بدلیل موارد انضباطی به مدرسه دعوت شده بود. پس از مراجعه اولیا دانش آموز به مدرسه و دلالت وی به منزل، از سوی پدر تنبیه می شود، همین موضوع باعث می شود تا این دانش آموز با پایین انداختن خود از پنجره اتاق منزل مسکونی پدری به زندگی خود خاتمه بخشد.
با اینحال در فضای مجازی گفته شده بود که این دانش آموز در مدرسه مورد و توسط اولیای مدرسه مورد تنبیه بدنی قرار گرفته است.
رئیس آموزش و پرورش شهرستان ایلام با رد این موضوع مدعی شد: «تنبیه و اخراج دانش آموز فوت شده ایلامی از سوی اولیای مدرسه به هیچ وجه صحت نداشته و تنها اقدامی که اولیا مدرسه داشته اند، تماس تلفنی با خانواده او بوده است».
سهم نوجوانان ایرانی از خودکشیهای سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.
همه ی ما داستانهایی در خصوص مکتب و سیستم سخت گیرانه ی آن زمان شنیده ایم. روایاتی که با اسناد موثق نمایانگر یک سیستم آموزشی جاهلانه و سخت گیرانه بوده است. ارتکاب اشتباه را موستوجب چوب و فلک می دانسته اندوبرای تادیب کودکان و نوجوانان از تنبیه بدنی استفاده میکردند اما امروز که تمامی زیر ساخت های آموزشی تغییر کرده و روشهای تربیتی به بهترین شکل ممکن به روز رسانی شده است.
خبر کتک خوردن دانش آموزان در مدارس شوک عجیبی به جامعه وارد میکند و سوال اینجاست که چرا درکشوری با فرهنگی غنی و تاریخی پر از افتخارات علمی شاهد چنین فجایعی هستیم که یک کودک از فرط نامیدی و بحران روحی بوجود آمده از تنبیه بدنی دست به خود کشی بزند.