یک خریدار مو در مصاحبه ای گفت:خرید مو این روزها «خیلی گرم شده» است. این خریدار گفته اکثر کسانی که برای فروش مو مراجعه میکنند نیاز مالی دارند و مادرانیاند که از روی اجبار و با کراهت این کار را انجام میدهند و موهای دختران خود را میفروشند».
چند سالی است که بازار خرید و فروش موی طبیعی زنان و دختران جوان در کشور بسیار داغ شده و آگهیهای این داد و ستد در صفحات مجازی مانند اینستاگرام و برنامه دیوار به چشم میخورد.
شاید پشت هر دسته موی کوتاه شده قصهای پنهان شده باشد و ناخود آگاه ببیننده را کنجکاو میکند که بداند داستان این دستههای مو چیست، پیش از این هر کدام از اینها متعلق به چه کسی بوده، چه شد که این موهای زیبا و بینقص سر از مغازهها در آوردند؟
اکثرا کسانی که برای فروش موهای خود به مراکز ما مراجعه میکنند نیاز مالی دارند و مادرانی هستند که از روی اجبار و با کراهت این کار را انجام میدهند و موهای دختران خود را میفروشند.
کشور پهناوری که از هر گوشه اش ثروتی استخراج می شود و در موقعیت جغرافیایی عالی برای بهره برداریهای اقتصادی برخوردار است با مدیریت غلط و ناکارامد و نظامی که تیشه به ریشه اش زده است به جایی رسیده که زنانش برای قوتی از نان گیسوی خود را به فروش می رسانند. به راستی چه بر سر این کشور آمده؟ که مردم از سر درماندگی و بی بضاعتی تن به چنین اقداماتی می دهند.
این در حالیست که قشری از جامعه ی متصل به حاکمیت آنقدر سرمایه و ثروت در اختیار دارند که مقایسه اش با آمارهای جهانی امکان پذیر نمی باشد.
جمهوری اسلامی پیدرپی و پیوسته در حال تولید فقر و فقیر است و به همان نسبت نیز جمعیت کمکجو و استمدادطلب ایران، در حال گسترش است.
فقر مطلق در ایران، به گواهی آمار و ارقامی که منتشر میشود به مرز هشدار رسیده است. اگرچه آماری که مسئولان و برخی پژوهشگران از جمعیت افراد فقیر و خط فقر در جامعه ارائه میدهند با هم فرق دارد اما حتی استناد به آماری که مسئولان منتشر میکنند حکایت از آن دارد که فقر و تنگناهای اقتصادی در ایران، بیداد میکند. کافی است به برخی آمارهایی که در یک سال اخیر درباره جمعیت فقیر در کشور و خط فقر مطلق منتشر شده نگاهی بیاندازیم.