«ماشالله پسرکهن» شهروندی یهودی ساکن یزد است.
مادر وی اهل کشور اسرائیل است و به همین سبب شماری از بستگان وی در اسرائیل سکونت دارند. او برای دیدار با خانواده خود به این کشور سفر کرد و پس از بازگشت به ایران، صرفا بابت این سفر بازداشت و محاکمه شد.
احکام زندان آقای پسرکهن، بدون احضار و اطلاع او به صورت غیابی صادر شد. او پس از اجرای حکم مطلع شد که دادگاه برایش حکم صادر کرده است.
شاید در دنیای امروز برای توطئهپندارترین اذهان نیز مضحک و خندهدار باشد که بفهمند یک شهروند یهودی چند سال را در زندان گذرانده است صرفا به این علت که از پدر خود در کشور اسراییل بازدید کرده است !
در جمهوری اسلامی ولی چنین اتفاقی رخ داده است.
آقای پسرکهن درباره این مسئله نامهای نوشته و در آن به تشریح وضعیت خود پرداخته بود.
در بخشی از این نامه او چنین نوشت:تنها گناه من دیدار از پدر ۹۰ سالهام بود که به علتهای مختلف به کشور اسرائیل بازگشته بود. مریض بود و به دیدارش رفتم تا از او عیادت کنم. در دین ما و در اکثر ادیان و چه به لحاظ اخلاقی دیدار از پدر و مادر و رسیدگی به آنها ضروری است و به همین دلیل به دیدار پدرم رفته بودم. وقتی برگشتم آنها مرا دستگیر کردند و شکنجههای فراوانی را فقط به جرم ملاقات از پدرم تحمل کردم.
ماشالله پسرکهن در سال ۱۳۹۶ بازداشت شدو پس از یک هفته بازجویی همراه با شکنجه به قید وثیقه آزاد شد و نهایتا شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست صلواتی او را بابت «ورود به کشور اسرائیل» به ۳ سال حبس تعزیری محکوم کرد و این محکومیت توسط دادگاه تجدیدنظر تهران تایید شد.
این زندانی عقیدتی در طول دوران تحمل حبس از حق تماس با هسر و دو فرزندش که در کشور اسرائیل زندگی می کنند محروم بود. وی علی رغم ابتلا به انواع مشکلات جسمی حاد از قبیل کم بینایی چشم، بیماری قلبی و خرابی دندان ها از رسیدگی پزشکی و حق اعزام به مرکز درمانی تخصصی خارج از زندان محروم بود.
ماشالله پسرکهن که ۵۹ ساله است در این نامه همچنین اذعان میکند که او را در حمام بازداشت کردند:فردی یهودی، تنها و غمگین در بند هستم. همه موها و ریشهایم سفید شده است و از بیماریهای گوارشی رنج میبرم. دندانهایم خراب شده و غذای اینجا را نمیتوانم بخورم. مرا در حالی که در حمام بودم بدون آنکه به من اخطاری دهند دستگیر کردند و با دست و چشمهای بسته تحت شکنجه و بازجویی قرار دادند. بعد از دو روز مرا تحتالحفظ با دستبند و چشم بند به زندان اوین آوردند. … همه توان خود را از دست دادهام. شماره چشمم بالاتر رفته و توان بالا رفتن از پلههای بند را ندارم.
آقای پسرکهن که به شغل پارچهفروشی در شهر یزد مشغول بوده است و سه فرزند دارد، در نامه خود از مردم خواسته بود که صدای او باشند و مظلومیت او را بازتاب دهند.
وضعیت یهودیان ایران وضعیت بسیار اسفانگیزی است؛ فشار بر آنان از بدو پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. اعدام حبیب القانیان در ماههای آغازین استقرار جمهوری اسلامی هشداری به یهودیان ایران بود که موقعیت آنان دیگر شبیه موقعیت پیش از انقلاب نخواهد بود. القانیان از محبوبترین یهودیان ایران و یک میلیونر بود که به اتهامی کاملا ساختگی اعدام شد؛ «جاسوسی برای اسراییل»!
پس از آن رخداد بود که بسیاری از یهودیان از ایران کوچیدند و به کشورهایی همچون ایالات متحده و اسراییل رفتند.
بیشتر بخوانید:
آزادی دین در حکومت فعلی معنا ندارد: افزایش فشار بر اقلیتهای مذهبی
قوانین جدید برای سرکوب بیشتر اقلیت های مذهبی در ایران
در ایران ۳۵ میلیونی در سال ۵۷ صد هزار یهودی زندگی میکردند؛ ولی اکنون در سال ۱۴۰۰ و در ایرانی که بیش از ۸۰ میلیون جمعیت دارد، کمتر از ۱۰هزار یهودی زندگی میکنند. یهودیستیزی جمهوری اسلامی در حالی است که به گفته تحلیلگرانی همچون رویا حکاکیان، که خود یهودی است، ایران پایینترین میزان یهودیستیزی در خاورمیانه را دارد.
حکومت ایران باید تمامی اقلیتهای دینی از جمله ادیان غیر رسمی و مسیحیان فارسی زبان و یهودیان را در برابر قانون به عنوان شهروندان کامل به رسمیت بشناسد و تمامی زندانیان عقیدتی را بدون قید و شرط ازاد کند تا آنها هم بتوانند از ابتداییترین حقوق انسانی خودشان برخوردار شوند.
فارغ از قوم و نژاد و باور، ایران متعلق به همه ایرانیان است.
به امید روزی که شهروندان درجه یک و دو در ایران نداشته باشیم. به قول شاملو:من آن روز را انتظار میکشم، حتی روزی که دیگر نباشم.