مرد بارانی هم مجبور به خروج از میهن شد
مهدی خزاعی شاعر نوپرداز و معترض کشورمان، که در فضای مجازی تحت نام و هشتک #مرد_بارانی چند سالی فعالیت میکرد ، به واسطه تهدید های بیشمار آزار و اذیتهای گاه و بیگاه و نهایتاً ابلاغیه حضور در دادگاه و صدور حکم بازداشت، به ناگزیر مجبور به خروح از ایران شد
وی در گفتگویی با خبرنگار ما از خودش اینچنین گفت
من مهدی خزاعی فدافن فرزند حبیب ساکن و زادهی شهرستان کاشمر
بیشتر از بیست سال است که شعرهایی با مضمون اجتماعی، مذهبی و سیاسی مینویسم
که در تمام این بیست سال مجبور به خودسانسوری و محکوم به خوانده نشدن و دیده نشدن بودم.
طی سال گذشته و اوایل امسال تصمیم گرفتم که قسمتی از دستنوشتههای خودم را به چاپ برسانم
که حاصل آن چهار دفتر به نامهای
در شبی هم ماه میتابد به ما
تو هم انگار خود من هستی
حکم اعدام
و بر بلندای دار
بود، که دو دفتر اول پس از اینکه بیشاز یک سوم نوشتههای آن توسط ویراستار و مدیر انتشارات و سپس ممیز وزارت ارشاد حذف شد، به چاپ رسید
اما دو دفتر دوم کاملاً از سوی وزارت ارشاد مجوز چاپ نگرفت
اما پس از چاپ این دو دفتر با توجه به اینکه قیمت اعظمی از این اشعار در کنار شهرهای اعتراضی و سیاسی در فضای مجازی با نام ؛مرد بارانی؛ پخش شده بود، هویت من توسط اطلاعات شناسایی شد
که از همینجا هم به دفعات تهدید، مزاحمت از طرف اشخاص بینام برای من آغاز گردید، که ناچار شدم مدتی فعالیتهای اعتراضی مجازی خودم رو کم کرده و حتی در برهه ای متوقف کنم، که البته هیچ تغییری در اوضاع پدیدار نشد، و با دریافت ابلاغیه حضور در دادگاه انقلاب متوجه وخامت اوضاع گردیدم و با توجه به عدم حضور برای من حکم بازداشت صادر گردید که با اطلاع رسانی محبت آمیز و سریع یکی از دوستان بناچار مجبور به ترک سریع ایران گردیدم

مرد بارانی هم مجبور به خروج از میهن شد