زنکشی و خشونت علیه زنان به پشتوانه قوانین تبعیضآمیز
طبق آمارهای رسمی، در ۶ ماه نخست امسال که متاثر از شیوع ویروس کرونا حضور افراد در خانه بیشتر بوده است، خشونت خانگی به شدت افزایش داشته و کودکآزاری و همسرآزاری در صدر آسیبهای اجتماعی قرار گرفتهاند. در این میان، خشونت علیه زنان شدت بیشتری داشته و در موارد متعددی منجر به قتل عدهای از شهروندان شده است.
در روزهای اخیر چند مورد خشونت علیه زنان گزارش شده که به شیوههای مختلفی مثل آتشزدن، خفهکردن و اسیدپاشی، منجر به قتل یا آسیب شدید زنان شده است. ۲۶ مهر مردی در روستای معینآباد از توابع مشهد، پس از مشاجره با همسرش اقدام به آتشزدن او کرد که این زن جوان دیروز بر اثر شدت جراحات و سوختگی، جان خود را از دست داد.
۳۰ مهر نیز مردی در اراک همسرش را خفه کرده و پس از مخفیکردن جسد او در کمد دیواری، متواری شده بود که چند روز بعد توسط پلیس آگاهی بازداشت شد. یک روز پیش از آن، یعنی ۲۹ مهر در شهر صدرا شیراز، مردی به همسر موقت خود و فرزند او اسید پاشیده که خودش هم آسیب دیده و حالا هر سه نفر در بیمارستان بستری هستند.
تابستان امسال با جنجال قتلهای فجیعی مثل رومینا اشرفی، ریحانه عامری و فاطمه برحی که توسط پدر یا همسرشان سر بریده شدند آغاز شد. اما با ضعف قوانین و بهویژه سواستفاده بعضی افراد از قوانین تبعیضآمیز علیه زنان، اجرای عدالت درباره متهمان این پروندهها ناممکن به نظر میرسد.
به عنوان مثال، «رعنا دشتی» مادر رومینا که به حکم ۹ سال زندان همسرش اعتراض داشت و حتی خواستار مجازات شدیدتری برای او شده بود، روز گذشته در مصاحبهای خبر داد که از سوی این مرد تحت فشار قرار گرفته تا اعلام گذشت کند. مادر رومینا گفته است خانواده همسرش تهدید کردهاند که قصد دارند برای گرفتن فرزند دیگر او اقدام قضایی کنند. این کار با استفاده از قوانین تبعیضآمیز موجود که حقوق زن (مادر) در آن به شدت نقض میشود، بسیار محتمل است.
همچنین همسر «فاطمه برحی» که این زن ۱۹ ساله را سر بریده بود هم هفته گذشته با اعلام رضایت اولیایدم بخشیده شده و فقط با محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم، احتمالاً به ۳ تا ۱۰ سال زندان محکوم خواهد شد.
جدا از اینکه زنکشی در ایران بدون توقف ادامه دارد و هر از گاه اخبار این حوادث منتشر میشود، هزاران مورد خشونت خانگی و آزار و آسیب زنان در خانههای سراسر کشور جریان دارد که هرگز گزارش نمیشود یا در صورت شکایت زنان، به سرانجام عادلانهای منجر نمیشود. عمده آزاردیدگان، زنانی با میانگین سنی ۴۰ تا ۴۴ و با تحصیلات پایین هستند. اما این آمار به معنی آن نیست که خشونت علیه زنان به قشر، طبقه یا گروه خاصی محدود میشود.