طرح توسعه نیشکر، تبعیض و نارضایتی!
بیش از دو هفته از اعتصابات کارگران کارخانه نیشکرهفت تپه میگذرد. در سال 2015 اعلام شد که این کارخانه ورشکسته شده است و سال بعد در سال 2016، دو شرکت خصوصی یعنی زئوس و آریاک، سهام این شرکت را خریداری کردند. از آن زمان شاهد ده ها اعتراض و اعتصاب مشابه علیه خصوصی سازی، سوء مدیریت و دستمزد های معوقه بودیم. کارگران کاغذ سازی پارس که یکی از تولیدات جانبی شکر هفت تپه است نیز با اعلام همبستگی با کارگران هفت تپه از روزها پیش علیه خصوصی سازی و مطالبات کارگری مشابه اعتصاب کردند .
در این رابطه، حکیم خنیفری، معاون ریاست انجمن صنفی کشاورزی و خوزستان خوزستان، تأکید کرد که تنها راه نجات کارخانه این است که آن را به بخش خصوصی انتقال دهیم. با این حال، دو سال بعد از خصوصی سازی ، نه تنها وضعیت بهبود نیافت ، بلکه زمزمه هایی از خصوصی سازی گسترده تر شنیده میشود.
و انچه زمزمه خصوصی سازی را جدی تر میکند فراخوان برای فروش و واگذاری منازل مسکونی (شهرک ها ) کارکنان این مجتمع صنعتی است . بعلاوه بر تاثیر این خصوص سازی بر مردم محلی و کشاورزان بومی این منازل بر اثار باستانی ساخته شده . بر اساس«علی زلقی» باستان شناس و عضو روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، شهرک های کوی ایلام و هاوایی متعلق به کاغذسازی پارس در مجموع مساحتی نزدیک به 45 هکتار از قلب محوطه باستانی هفت تپه را اشغال کرده. بر اساس کزارش ایرنا «در واقع با شکل گیری و توسعه کشت وصنعت های بزرگ کشت نیشکر در خوزستان همچون کشت و صنعت هفت تپه بخش وسیعی از اراضی منطقه هفت تپه تسطیح شد».
کارخانه “هفت تپه” در دهه 1960 در شمال استان خوزستان درچند کیلومتری شهر عیلامی سوسیانا ، شوش حالی، تاسیس شد.فعالان سیاسی و حقوق بشر عرب اهواز، طرح های توسعه نیشکر را از طرح های دولت ایران برای پاکسازی فرهنگی و تغییر دموگرافیک به نفع مردم مهاجر می بینند . نقطه ای که کمتر به ان اشاره می شود زمین های طرح توسعه نیشکر و بحث مالکیت ان است . و اینجا نگرانی تنها برسر ماشین الات و محوطه و کارخانه و یا اینده تولید نیست بلکه ، نگرانی بر سر هزاران هکتار زمین است و واگزاری شهرک ها به خریداران خصوصی و مهاجر. مالکان اصلی این زمین ها کشاورزان عرب بومی هستند که هنگام تاسیس و بعدها توسعه طرح نیشکر زمینهایشان غصب شد و گروهی دیگر با وعده اشتغالزایی برای فرزندانشان در صنایع نیشکر زمین های خود را به ثمن بخس و تحت فشار فروختند.
با این حال هنگام عمل به وعده، مردم عرب از استخدام محروم شدند یاتنها بعنوان کارکر روزمزد بر زمین هایی که روزی صاحبش بودن مشغول به کار شدند. در حالی که کارگران از شهرهای دیگر به عنوان نیروی کاربه استان سرازیر شدند . نیشکر هفت تپه دارای بیش از 5000 پرسنل رسمی ،قراردادی ،پیمانی است که در بخش های مختلف این کارخانه کار می کنند. از این تعاداد حدود به 1500کارگر روزمزد و بیشتر از جمعیت عرب بومی هستند. در نتیجه، این پروژه نه تنها در مبارزهبا فقر شکست خورد، بلکه همچنین باعث ایجاد تنش های قومی شد و تبعیض علیه جمعیت عرب ایران را شدیدترکرد. و به اهداف طرح های تغییر دموگرافیک منطقه و تبدل کردن عربها از اکثریت به اقلیت در استان خوزستان جامه عمل پوشاند. مطالعه و بررسی نامه ابطحی و طرح جامع امنیتی استان خوزستان برای خواننده ضروریست چرا که این دو سند از مهم ترین اسنادی که در این موضوع حساس فاش شد و در ان چگونگی اعمال تغییر دموگرافیک و ضروریت این تغییرات را برای خواننده روشن میکند.
یکی دیگر از دلایل نارضایتی بحث اب و و الودگی بود. زباله های سمی و اب شور از کارخانه، مانند زباله های صنعت نفت، به برکه ها ، تالاب ها و رودخانه هاریخته میشود و در نتیجه زندگی کشاورزان خرما و ماهیگیران و روستاییان را مختل کرده به علاوه شرکت هفت تپه برای پایین آوردن هزینه سالانه به جای پاکسازی زمین برای کشت جدید، هزاران هکتار زمین را میسوزاند که این امر خود باعث بالا بردن نرخ بیماری های تنفسی و ازار مردم محلی شده.
سندیکای این شرکت در سال 1974 ایجاد شد، اما پس از تاسیس جمهوری اسلامی، وبرای سال ها فعالیت خود را متوفق کرد تا اینکه در سال 2007 برخی کارگران ان را احیا کردند. به گفته اسماعیل بخشی، یکی از نمایندگان کارگران “هفت تپه”، که در حال حاضر تحت بازداشت است، واکزاری این شرکت به بخش خصوصی، مبهم است. صاحبان جدید با استفاده از نام شرکت از دولت ”تسهیلات ارزی“ در یافت کردند.
آنچه باعث سوء ظن در مورد صاحبان جدید نیشکر هفت تپه شده انگیزه خرید کارخانه ایست که در آن زمان فروش 67 میلیون دلار بدهی داشت. امید اسدبیگی و رستمی، که به عنوان صاحبان کارخانه شناخته می شوند، در لیست فاسدین مالی قرار دارند. انچه از صحبتهای فعالان کارگری و شعارهایی که مقابل ساختمان های اداری شرکت و مقابل فرانداری استان خوزستان سر داده میشود میشود نتیجه گرفت که مثل همیشه خبر از زد و بندهای مافیای نزدیک به دولت است.از دیدگاه کارگران، دو راه حل وجود دارد: هفت تپه باید توسط یک جنبش کارگری خودگردان اداره شود، یا باید دست دولت بازگردانده شود و تمام تصمیمات باید توسط شورای کارگری گرفته شود.
در مورد دلایل ورشکستگی هفت تپه نیز انچه که بر خیلی ها مخفی نیست نقش سلطان شکر، ناصر مکارم شیرازی ، روحانی فاسد و با نفوذ در جمهوری اسلامیست که مسسولین از بردن نام او در سیمای جمهوری اسلامی هراس دارند. قیمت شکر وارداتی مقدار قابل توجهی کمتر از شکر تولید شده در داخل کشور است. و با قطع شدن تسهیلات دولتی برای تولید شکر داخلی و همچنین سو مدیریت ، کارخانه هفت تپه و کارخانه کاغذ پارس و احتمالا به زودی بقیه صنایع جانبی نیشکر ورشکسته و به بخش خصوصی واگذارشده و خواهند شد.
صنعت خصوصی سازی پاسخ دولت ایران به کارگرانی است که امنیت شغلی ندارند و از دستمزدهای پرداخت نشده رنج می برند. شرکت تولید کننده تجهیزات سنگین (HEPCO)، تولید کننده تجهیزات ساخت و ساز جاده و کارگران صنعت فولاد خوزستان نیز چندین مدت است که دست به اعتصاب زده اند و پیام همبستگی به کارگران هفت تپه میفرستند.
بدیهی است که مشکلات اقتصادی که امروز گریبانگیر جمهوری اسلامی ایران است نتیجه تحریم ها نیستند . اولا که هنوز اثار جدی تحریم ها نمایان نشده ، و دوما این خصوصی سازی ها زمان تعلیق تحریم ها و کمک های مالی اوباما شروع شد . دولت می توانست تنها با بخشی از امدادرسانی های اوباما صنایع مختلف را احیا کند و کارخانه ها را از ورشکستگی و در نتیجه خصوصی سازی نجات دهد. و در واقع انچه ایرانیان از اتفاقیه برجام انتظار داشتند هم همین بود .ولی ماجراجویی های ایران و گسترش نفوذش در کشورهای همسایه و حمایت مالی از حزب الله و بشار اسد برای جنگی هفت ساله در سوریه هیچ جایی برای رشد و توسعه اقتصادی داخلی ایران نگذاشت . و انچه باعث ناامیدی و اعتراض بیش از پیش انها شده عدم پاسخگویی و مسیولیت پذیری دولت در قبال تصمیماتش چه در زمینه روابط خارجه و چه در امور داخلی است.
نویسنده: شیما سیلاوی