پورحسن معتقد است که مطهری نژادپرستی، غارتها و کشتار اعراب در دوره اول را مورد توجه قرار نمیدهد. دشمنی ایرانیان با تازیان و اعراب صرفا به دلیل تحریکات غربیان و مستشرقان نیست.
پورحسن در آغاز سخنانش با عنوان «تحلیلی بر کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام» گفت: دورهای که مطهری دست به ۹سخنرانی در فاصله سه ماه در سال ۱۳۴۷ شمسی در باره نسبت ایران و اسلام میزند، دوره پراهمیتی است.
هفده سال قبل مرحوم زرینکوب کتاب دو قرن سکوت را نوشته بود. احمد کسروی حدود چهل سال قبل در این باره هم کتاب نوشت و هم در مجله پیمان و پرچم مطالبی نوشته بود که هر دو را متذکر خواهم شد. وی ادامه داد: اعراب در جنگ شش روزه از اسرائیل شکست خورد و بلافاصله تحلیل شکست عربیگری و پانعربیسم شکل گرفت. تا پیش از آن جریانهای ملیگرایی در ایران و ترکیه و کشورهای اسلامی بعنوان جریانی موثر و نجات دهنده تلقی میشد.
اکثر اعراب مسلمان در درون تساوی اسلام و عربیت قرار داشته که با روی کار آمدن جمال عبدالناصر و پیروزی گروههای ناسیونالیسم و پانعربیسم در مصر و سوریه و لیبی، این گرایش گسترش یافته بود. پورحسن افزود: در ایران نیز جریانهای ملیگرایی به پیروزیهایی دست یافته و نهضت ملی شدن صنعت نفت مهمترین آن بود. مخالفت با سیطره انگلستان و نفوذ آمریکا سبب شد که ناسیونالیسم ایرانی گسترش یافته و این جریان اسلام را مساوی با عربیت تلقی کرده و ایران را در برابر اسلام قرار میداند. نوشتن کتاب دو قرن سکوت و چند اثر دیگر توسط زرین کوب مانند تاریخ ایران بعد از اسلام، بامداد اسلام، کارنامه اسلام سبب رایج شدن این دیدگاه شد که ورود اسلام به ایران چیزی جز غلبه عربیت نبوده و ورود اعراب به ایران همان کشتار و غارت و کتابسوزی بوده و با آمدن اعراب یا اسلام، تمدن ایران از بین رفت. از اینرو باید به درستی التفات داشت که کتاب خدمات متقابل را نمیتوان بدون فهم دقیق این جریانها و حوادث و بطور خاص بدون خواندن کتاب دو قرن سکوت، خواند و تحلیل کرد. ساختار کتاب خدمات متقابل وی ادامه داد: مطهری در مقدمه چاپ نخست تاکید دارد که کتاب حاضر پاسخ به سه پرسشی است که مهمترین پرسشها درباره ایران و اسلام است، اول پرسش مفهوم ایران و ملت ایرانی و نسبت آنها با اسلام، دوم پرسش سهم ایرانیان در بسط و گسترش اسلام و ظهور دادن تمدن اسلامی و بالاخره سهم اسلام در شکوفایی ایران.
مطهری گوید کتاب به این سه پرسش پاسخ میدهد و مطالب آن تفصیل و تکمیل ۹سخنرانی در طول سه سال بود. عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی افزود: مطهری مینویسد در طول اقامتم در تهران تاکنون (از ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷) ندیدم هیچیک از سخنرانیهایم تا بدین حد مورد استقبال قرار بگیرد. علت استقبال خود موضوع بود یعنی مسئله ایران و اسلام برای مردم اهمیت داشته است. مطهری میگوید مسئله اسلام ایران از جانب مستشرقان و برخی از تاریخنویسان ایران، تحریف شده و بیشتر بر صرف ایرانیت و تقابل با اسلام متمکز بوده و اسلام را مساوی با عربی بودن دانسته و بر زدودن گرایشهای اسلامی به بهانه عربی بودن و مخالف ایرانی بودن اصرار داشتند.