مطالبات کارگری و پاسخی از جنس سرکوب و شلاق
براساس اعلام فعالان کارگری در یک سال گذشته در ایران حدود شش هزار اعتراض کارگری رخ داده است؛ اعم از تجمع درون کارخانه تا راهپیمایی و اعتصاب. در همین اعتراضات یک سال اخیر بود که شعارهایی چون «درود بر ستمگر /مرگ بر کارگر» ساخته شد و به سرعت همه گیر شد. اما تقریبا همه این اعتراضات با پاسخی سخت از سوی نیروهای امنیتی – انتظامی در جمهوری اسلامی روبرو شد. شاید این پرسش ایجاد شده باشد که چرا در حالیکه اعتراضات کارگری در ماه های اخیر در ایران اوج گرفته است و بیشتر نیز حول حقوق معوقه می چرخد، نهادهای امنیتی – انتظامی جمهوری اسلامی به جای پاسخی منطقی و همدلانه دست به سرکوب کارگران معترض میزنند؟
برای پاسخ به این پرسش شاید بد نباشد از دری دیگر و مسیری غیرمستقیم وارد شویم و نگاهی بیاندازیم به بودجه بعضی از نهادهای مذهبی در لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ که توسط دولت حسن روحانی ارائه شد.
بودجه شورای عالی حوزه های علمیه:۴۴۰ میلیارد تومان
بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه:۶۰۰ میلیارد تومان
بودجه جامعه المصطفی: ۳۳۰ میلیارد تومان
بودجه شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران: ۲۵۸ میلیاردتومان
این چند مورد، تنها چند مورد معدود از بودجه نهادهای مذهبی جمهوری اسلامی در لایحه بودجه سال ۹۷ بود.تنها برای اینکه تصوری از ابعاد این اعداد دستمان بیاید، توجه کنیم که بودجه سازمان هواپیمایی کشوری، ۵۷ میلیارد تومان و بودجه سازمان اورژانس کشور، ۱۶۳ میلیاردتومان و بودجه سازمانی به بزرگی و اهمیت محیط زیست، تنها حدود ۳۰۰ میلیاردتومان است! پر پیداست که چنین ریخت و پاشی برای نهادهای مذهبی – که پیدا نیست چه خیر مشخصی به مردم و جامعه و کشور می رسانند – از دینی بودن حکومت جمهوری اسلامی بر میآید.
حال این بحث را گره بزنیم به همان پرسشی که در بالا مطرح شد و اکنون اینگونه بپرسیم که چگونه می توان تصور کرد حکومتی که این اندازه بودجه سنگین به نهادهای مذهبی اختصاص میدهد، و اهمیت حوزه عملیه برایش از اهمیت محیط زیست و سلامت شهروندان بیشتر است، بخواهد به مساله کارگران بپردازد؟! مساله کارگران در کشوری چون ایران تنها به رابطه بین کارگر و کارفرما برنمی گردد اگر توجه داشته باشیم که تشکل های مستقل کارگری از طرف نهادهای امنیتی سرکوب می شوند و کارگران معترض سرکوب و تهدید و زندانی میشوند.