ژاپن پس از شکست سنگین از آمریکا در جنگ دوم جهانی به سرعت گام در مسیر توسعه نهاد و پیشرفت کرد و ما چهارده قرن پس از شکست از عربهای مسلمان هنوز مرثیه سرائی می کنیم، آیا تا حالا شاهد ابراز تنفر ژاپنیها از آمریکائیهای فاتح در جنگ بوده اید؟ تنفر ایرانیها از عرب ها چطور؟
ایرانی ها در طول قرن گذشته خشم و تنفر خود را بارها نسبت به اعراب ابراز کرده اند و بارها به بدی از عرب ها یاد کرده و عرب ها را به بدترین شکل به تصویر کشیده اند و تقریبا هر صفت و ویژگی منفی را به عرب ها نسبت داده اند! سوال اینجاست که چرا ایرانی ها از عرب ها تنفر دارند؟ ایرانی ها معتقدند عرب ها، تمدن ایرانی را از بین بردند و اسلام را منتشر کردند. برخی از ایرانی ها از اسلام بیزارند و آن را دینی عربی می دانند که به ظلم و ستم دعوت می کند. آن ها عقب ماندگی خود را به اعراب و اسلام ربط می دهند و ندای بازگشت به فرهنگ آریایی (هندو-آلمانی) را سر می دهند. حال آنکه این موضوع در مورد ژاپنیها صدق نمی کند.
ژاپن در سال ۱۹۴۵ از آمریکا شکست خورد. اما قبل از آن از ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ ژاپن تحت سیطره نظامیگری قرار داشت و قدرت نظامی ژاپن بسیار قوی شد این به ژاپنیها اعتماد به نفس اضافی و زیادی داد و موجب شد تصور اعتلا و برتری داشته باشند. در چنین شرایطی ژاپن تحت تاثیر برخی از مقامات نظامی به سمت نظامیگری سوق پیدا کرد و روزنامهها هم همین جو را دامن زدند و سیاستمداران زیادی هم به سوی نظامیگری کشیده شدند که فاجعهای را به ژاپن تحمیل کرد و باعث شد با شکست در جنگ جهانی دوم به شدت آسیب ببیند و مردان و زنان و کودکان غیرنظامی زیادی از دست بروند. همچنین زیرساختهای اقتصادی و کارخانجات از بین رفتند. با شکست ژاپن در جنگ و خسارتهای اقتصادی و انسانی ناشی از آن ژاپن تغییر موضع داد.
در شرایط عادی کشوری که شکست میخورد نسبت به طرفهای جنگی خود دچار نفرت میشود. اما در مورد ژاپن اتفاقات به نحو دیگری رخ دادند. در خلال جنگ جنایتهایی علیه مردم عادی و غیرنظامی توسط طرفهای جنگ بهویژه آمریکا در ژاپن صورت گرفت و باعث شد نفرت از جنگ و از دشمنان هم در بخشی از جامعه شکل گیرد اما غلبه با کسانی بود که فکر میکردند باید با ابزار مذاکرات دیپلماتیک جلوی خسارتهای بیشتر را بگیرند. بنابراین ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به این جمعبندی رسید که که روش ما در خصوص جنگ غلط بوده است و ما باید تغییر کنیم و آمریکا و چین در خصوص ژاپن حق دارند چرا که ما بد عمل کردهایم. به همین جهت و به دلیل چنین جمعبندی ای که در ژاپن به وجود آمد راه برای رفتارهای صلحآمیز پس از جنگ هموار شد. ضرورتی ندارد که دشمنان قبلی از هم متنفر باشند. بنابراین حتی پس از شکست در جنگ هم نیاز نیست دو طرف از همدیگر متنفر باشند.
عوامل موثر بر توسعه در ژاپن:
- ثبات اجتماعی، یعنی تنش کمتر در زمینههای مذهبی و اجتماعی.
- اشتیاق به آموختن از دیگران، ژاپنیها اگر موفقیت به دست بیاورند آن را به استعداد خودشان ربط نمیدهند بلکه آن را ناشی از شانس و میدانند، بنابراین تلاش برای آموختن از دیگران و ارتقای خود را همچنان ادامه میدهند. این ویژگی باعث شد ژاپنیها از خارج از کشور یاد بگیرند.
- انگیزه قربانی کردن امروز به نفع فردا، این عامل باعث شد ژاپنیها پولهای خود را به جای مصرف به پسانداز برای مصارف آتی اختصاص دهند.
- جدیت، ژاپنیها وقتی دستوری را برای انجام کاری دریافت میکنند نسبت به انجام دقیق آن با دقت و وسواس اقدام میکنند.