خرمشهر در نخستین سال جنگ ایران و عراق به اشغال نیروهای نظامی عراق درآمد و یک سال بعد بازپس گرفته شد. اما ۳۶ سال پس از آزادسازی خرمشهر، این شهر همچنان محروم است و چهرهای زخمی و جنگزده دارد. مسئولان دولتی در شعار، همواره بر بازسازی خرمشهر تاکید کردهاند اما آن گونه که مقامات محلی روایت میکنند، در عمل این شهر همچنان در شمار محرومترین مناطق ایران قرار دارد.
براساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری این شهر سه برابر نرخ بیکاری ایران است و خرمشهر یکی از بیست شهر دارای بالاترین نرخ بیکاری است. غلامرضا شرفی منتخب آبادان در مجلس دهم، ۲۳ اردیبهشت ۹۵ نرخ بیکاری آبادان و خرمشهر را ۵۰ درصد اعلام کرد.
عدم به کارگیری نیروهای بومی در پروژههای نفت و گاز منطقه در چند سال گذشته محل جدل برخی از نمایندگان حوزههای انتخابیه خوزستان و مدیران محلی با مدیران دولتی در مرکز بوده است. فرماندار اهواز یکسال قبل به روزنامه جهان صنعت گفته بود: «از همه جای ایران برای کار در پروژههای نفتی در خوزستان حضور پیدا میکنند اما جوانان تحصیلکرده و حتی دارای تحصیلات ابتدایی اینجا از بیکاری بالایی رنج میبرند. این تبعیض نیست؟ اسمش چیست وقتی نیروی اینجا شغل ندارد و کارخانه و سکوی نفتی و همه ثروت کشور زیر پایشان است اما فرزند خرمشهر سهمی از اشتغال و ثروت شهرش نمیبرد؟ چرا این میزان هزینه خانه و غذا و باقی موارد و استهلاک نیروهای انسانی از سایر شهرها میشود و همین هزینه را صرف محرومیت استان نمیکنند و به جای آنها از نیروهای انسانی بومی استفاده نمیکنند؟»
عبدالحسین مقتدایی استاندار سابق خوزستان که برکناری یا استعفایش همچنان ناروشن است، گفته بود: «مدیریت نیروهای غیربومی نه فقط امکان اشتغال را از خوزستانیها گرفته بلکه ارزش افزوده تولید شده را هم به خارج از استان منتقل میکند.» به روایت مسئولان دولتی، بازسازی خرمشهر در سال ۷۵ به پایان رسیده و این شهر دیگر چهره جنگزده ندارد، اما رد زخم جنگ، فقر و تبعیض در خرمشهر همچنان پررنگ است و به گفته استاندار سابق خوزستان، یکی از شهرهایی که بالاترین نرخ بازماندگی و یا ترک تحصیل را دارد.
مقتدایی، استاندار سابق خوزستان یکسال قبل خواستار بازنگری در سیستم آموزشی شده و گفته بود که بخش زیادی از کودکان و نوجوانان خوزستان به دلیل این که دو زبان مادریشان عربی است نمیتوانند در سیستم آموزشی موجود پیش بروند و خیلی زود دلزده میشوند. بازماندن از تحصیل و ناامیدی از جذب شدن در مشاغل دولتی و خصوصی ساکنان شهر جنگزده را در «تله فقر» گرفتار کرده و گویی که محرومیت و تبعیض در این شهر به سان سایر مناطقی که محل سکونت «اقلیت شدهگان» است، نسل به نسل انتقال مییابد تا زخمهای شهر هیچگاه خوب نشود. شهری که البته بر سر نام آن هم اختلافنظر وجود دارد، به روایت بومیان نامش محمره است و به روایت اسناد رسمی و دولتی خرمشهر، اما نشانی از «خرمی و آبادانی» ندارد.