گفتوگوی اختصاصی سازمان مبارزه با نژادپرستی و افترا (آرادا) با خانم مریم موذن زاده، به مناسبت روز جهانی زن
۱. آیا می توان از پدیده ای به نام “جنبش زنان” در جامعۀ ایران صحبت کرد یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، این جنبش چه خصوصیات و ویژگی هائی دارد و چه دستاوردهائی داشته است؟
– از نظر من جنبش زنان در جهان دارای هم عمق تاریخی و هم وسعت جغرافیایی است، زنان بیش از نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می دهند و تاریخ همواره شاهد مبارزات زنان برای دستیابی به حقوق انسانی خویش و رفع تبعیض ها بوده است. بنابراین نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان، به وسعت تاریخ، جنبش زنان وجود داشته است. در ایران هم که قوانین حکومت بر اساس قوانین شرع نوشته شده که در آن حتی اساسی ترین حقوق زنان پایمال شده است، این جنبش به رغم تمام سرکوب ها و اعمال فشارها ، همچنان زنده است و فعالیت می کند و می توانم بگویم یکی از معدود جنبش هایی است که تقریبا موفق هم بوده و در بسیاری از موارد حکومت را کمی به عقب رانده است. چرا که در ابتدای انقلاب که حجاب اجباری شد، زنان به منظور اعتراض به این قانون تبعیض آمیز، به خیابانها ریختند و از حقوق خود دفاع کردند، و بعد هم با افزایش فشارهای امنیتی و اِعمال زور و همچنین تبلیغات وسیع با استفاده از جراید و رسانه های ملی، حتی استفاده از چهره های مشهور و سلبریتی ها، باز دیدیم که در طول این چهل سال که به نظر می رسید آقای خمینی و همراهانش طرح عربستانیزه کردن ایران و محدود کردن بانوان در عرصه های مختلف اجتماعی فرهنگی هنری و نشاندن آنان در منزل را داشتند، اما دختران و زنان ایرانی با کوشش و تلاش خستگی ناپذیر سعی در حفظ جایگاه اجتماعی و حقوق خود داشته و با کسب مدارج علمی، و رد حجاب تحمیلی و محدودیت های متفاوت در بسیاری از عرصه ها، حکومت را وادار به عقب نشینی و پذیرش درصدی از مطالبات خود کردند. تا جایی که قانونگزاران مجبور شدند حتی در قانون هم تبصره هایی را وارد کنند. برای مثال قرار بود زنان ایرانی هم زیر چادرهای مشکی پوشیده شوند و چه بسا فکر القای استفاده از برقع هم در ذهن این آقایان بود، اما می بینیم که با این لچک های ده سانتی و آرایش ها و نوع پوشش رنگارنگ و نهراسیدن از گشتهای ارشاد چگونه حجاب اجباری لوث شد و به سخره گرفته شد و تا امروز که علنا صدای اعتراض و نه به حجاب اجباری زنان ایران در تمام دنیا شنیده شده است وسر تیتر خبرهاست.
از جمله دستاوردها می توان، اصلاحات جزیی، نه در قانون اساسی بلکه در قانون حمایت از خانواده صورت گرفته است که به نظر می رسد در اثر پافشاری فعالین حقوق زنان و تحت تاثیر افکار عمومی بوده است اگر چه هر تغییری امید بخش است اما تفاوت وضعیت زنان در ایران با استانداردهای بین المللی فاصله بسیاری دارد.
۲. بانوان ایرانی مشکلات و تبعیضات فراوانی را به واسطه قوانین مختلف حقوقی، عرف و شرع در زمینه ارث، حق حضانت اولاد، شهادت در دادگاه، حق طلاق، حق خروج از کشور، دیه، حجاب اجباری و … متحمل می شوند، اما محور اصلی اعتراضات بانوان مقوله حجاب اجباری است، این موضوع را چگونه ارزیابی می فرمائید؟
– اول اینکه، حجاب و کلا حق انتخاب پوشش، یکی از ابتدایی ترین حقوق انسان است که شامل همه انسانها و به ویژه همه بانوان است. یعنی وقتی مسئله حجاب مطرح می شود از دختر بچه های کوچک تا پیرزن های سالخورده، مجرد متاهل و…..همه را پوشش می دهد. اما سایر حقوق و مشکلات ممکن است به این شکل فراگیر نباشد
به همین دلیل طیف وسیعی از بانوانی که مخالف اجبار در پوشش هستند، به آن اعتراض کرده اند و طبعا تعداد اعتراضات که بیشتر باشد و به شکل علنی تر، رسانه ها هم بهتر و وسیع تر پوشش می دهند و این حرکت دیده می شود اما سایر اعتراضات مثلا اعتراض یک بانویی که طلاق گرفته و در دادگاه فریاد می زند که چرا بچه ام را نمی توانم حضانت کنم ، در رسانه ها کمتر دیده می شود.
اما دلیل اصلی و مهم تر این که حجاب، گام اول در مسیر محدودیت بانوان و تبعیض و تحقیر ایشان است. دروازه حصر وی به عنوان یک موجودی است که حتی حق انتخاب لباس و پوشش خود را هم ندارد تا چه برسد تقاضای ارث و میراث یا نگهداری بچه اش را بکند یا حقوق دیگری داشته باشد. از وی یک شهروند درجه دو می سازد. شما توجه کنید سالها پیش زمانی که زن ها حجاب را کنار گذاشتند توانستند پا در عرصه اجتماع بگذارند و کم کم وارد فعالیت های اجتماعی فرهنگی شدند و حتی تا مقام وزارت و…. رسیدند . و متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی همین حجاب مقدمه محدود کردن بانوان و راندن آنان از عرصه فعالیت های اجتماعی گردید. اما امروز مبارزه برای حذف حجاب اجباری نه تنها مسئله بانوان بلکه یک دغدغه همگانی شده است و حتی به پاشنه آشیل حکومت تبدیل شده است.
۳. همانگونه که مستحضر هستید نوع جدیدی از اعتراض تحت عنوان دختران خیابان انقلاب شکل گرفته است، نظر شما در این خصوص چیست؟
– ببینید مردم در داخل ایران، واقعا در همه زمینه ها با مشکلات زیادی مواجه هستند، وضعیت اقتصادی و معاش، در صدر اعتراضات مردم قرار دارد و طبیعتا در هر زمینه ای وقنی فشارها بالا برود و از حد تحمل مردم بیشتر شود اعتراضات شروع می شود و باید هم همین باشد. من کلا از اعتراضات مردمی در راستای احقاق حقوق شان استقبال و حمایت می کنم، بانوانی که در این شرایط تهدید و سرکوب و خفقان، زندگی خود را بر سر اعتراضات می گذارند قابل تحسین هستند و برایشان آروزی موفقیت می کنم اما نمی توان بر این حرکت ها تکیه نمود، چون حرکت های داخلی متاسفانه خیلی شکننده و آسیب پذیر هستند یا به راحتی از سوی نهادهای امنیتی، سرکوب، منحرف، یا حتی مصادره می شوند!
نکته مهمی که نباید فراموش شود این است که باید هوشیار بود که نکند نارضایتی وسیع مردم در همه موارد اجرایی قانونی قضایی در کل کشور که خواهان سرنگونی نظام هستند، به بیراهه برود و سطح مطالباتشان در حد گرفتن آزادی های مدنی و اجتماعی در قالب همین رژیم ، تنزل کند
البته مسلما، حمایت ایرانیان بیرون از کشور در نوع و شکل و نتیجه این اعتراضات، نقش کلیدی دارد. اما کتمان نمی کنم من تجربه مثبتی در این زمینه، نداشته ام.
۴. به نظر شما به طور کلی چه ضعف هایی در دیدگاه ها و موضع گیری های رایج و کنونی جریان های مذهبی و سیاسی نسبت به مسائل مرتبط با زنان در ایران وجود دارد و راهکار های پیشنهادی شما برای موفقیت جنبش اعتراضی زنان در مبارزه علیه تبعیض جنسیتی و حجاب چیست؟
– اگرچه ما شاهد دین گریزی و پشت پا زدن گروه ها روزافزون مردم به دین و ارزش های دینی هستیم. اما هنوز بخش قابل توجهی از جامعه ایران، مذهبی هستند، در کل ما در جامعه ای مثل ایران با دو مشکل مواجهیم:
اول اینکه از یک سو قوانین کشور بر اساس قوانین شریعت نوشته شده است. کلا پاسخ مقامات جمهوری اسلامی به کنشگران و مدافعان حقوق بشر و حتی گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل، این است که برای ما شرع بر حقوق بشر مقدم است اگر شما توجه کنید فلسفه وجودی فقهای شورای نگهبان، دقیقا تطبیق دادن هر قانون بر قوانین شرعی است و متاسفانه اگر بخواهیم با تکیه بر مستندات و متون کانونی دین که الان در دست ما هست کار کنیم، مشکل حقوق بشر و البته تبعیض جنسیتی بانوان و حجاب اجباری، قابل حل نیست و از سوی دیگر عرف جامعه و پایبندی جامعه سنتی- مذهبی ایران که عملا نیمی از جامعه یا بانوان را به دلیل باورهایشان، در حصر می کنند.
به همین دلیل است که در بین قشر مذهبی و به ویژه روحانیون، حمایت شایسته و موثری از مطالبات و اعتراضات بانوان به حجاب و تبعیض صورت نگرفته است و چه بسا مخالفت هایی هم دیده شده و یا این که حداکثر سکوت بوده است.
دقیقا به همین دو دلیلی که ذکر کردم، لزوم جدایی دین از حکومت و تشکیل یک دولت سکولار به خوبی حس می شود و البته این شرط لازم برای ایفای حقوق بشر هست اما کافی نیست و در کنار تلاش برای سکولاره کردن حکومت و قوانین، یک اصلاح و تغییرات بنیادی در فرهنگ و سنت جامعه و از همه مهم تر در اعتقادات دینی از مهمترین نیازهاست و گریز ناپذیر است.
در اینجا اجازه می خواهم که در مورد شخصیتی صحبت کنم که در این دو مورد سعی و تلاش زیادی کرده و هزینه ها داده است. بروجردی، معروف به کاشف توحید بدون مرز، که بیش از یازده سال به دلیل حمایتش از جدایی دین از حکومت و پایبندی اش به ایفای اعلامیه جهانی حقوق بشر و رفع تبعیض در زندان بوده و شکنجه های زیادی را متحمل شده است و اکنون به مدت یک سال به نام مرخصی درمانی دوازدهمین سال حبسش رابصورت حصر در منزل می گذراند. ایشان به دلیل نگارش کتابی در زندان، در سال ۲۰۱۴ مجددا محاکمه شد و دادستان وی را مرتد نامید تنها به دلیل اینکه ایشان توحید بدون مرز و دور از خشونت را ترویج می کرد و قوانینی و احکام تبعیض آمیزی که حقوق انسانها را ضایع می کرد را مردود می دانست. به پاس زحمات و تلاشهای ایشان برای حذف تبعیض ها بویژه تبعیض اعتقادی، در مراسم سالگرد بزرگداشت نلسون ماندلا، از سوی وزیر دادگستری و نماینده های پارلمان کانادا، از ایشان تجلیل شد و بروجردی را ماندلای ایران نامیدند. ایشان در هر دو جبهه مبارزه کرد هم برای ایجاد یک دولت سکولار با استبداد دینی جنگید و هم در صدد بیرون کشیدن نسخه هایی از اسناد معتبر دینی برای ایجاد یک همگرایی و هم دلی برای اصلاح اساسی اعتقادات دینی در جهت ایجاد صلح و رفع تبعیض و خشونت برآمد . ایشان که همواره زن و مرد را برابر می دانست و به حقوق زنان احترام می گذاشت، در کتابش نوشته است: زنان همپای مردان دارای مطالباتی هستند، مشروع و معقول و معروف که هر گونه تعدی به آنها، ستمکاری به اصل خلقت است . هر نوع محدودیتی برای زنان، خیانت به بشریت بوده چرا که مرکزیت هستی به یمن حیات زن است . چنانچه با وضع قوانین خشن و ایذائی موجب تخریب اعصاب و تضعیف احساس او شوند، دگرگونیهای ناموزون و ناروا به تمامیت جامعه انسانی باز می گردد و باعث اختلال در نظامات سیاسی و اجتماعی می شود لذا آزادی و استقلال زنان را ضرورتی انکار ناپذیر میدانیم .
وی در پیام اخیر خود به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن، نوشته است: “جامعه جهانی احتیاج به آرامشی دارد که در وجود زنان نهفته است. زنان وقتی که با اعصاب آسوده، سکان اداره امور را در هر بخشی از جامعه، بدست بگیرند، می توانند کشتی انتظارات جامعه را به ساحل خوشبختی برسانند.”