نوروز و هویت ملی ایرانیان
هویت ملی، واژهای است مرکب از دو کلمه «هویت» و «ملت» و از جمله مفاهیمی است که همواره در معرض تغییر هماهنگ با تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع بشری قرار داشته است. انسانها همانگونه که دارای هویت فردی هستند، دارای هویت جمعی نیز بودهاند که آنها را به یک جمع و جماعت بزرگتر پیوند میداده است. این هویت جمعی متناسب با شکل سیاسی زندگی آدمی، روزی در قالب قبیله و زمانی هم در قالب امپراتوریها تجلی مییافته و اینک در پیوند با ملت تعریف و تبیین میگردد.
هویت ملی یک پدیدة سیاسی و اجتماعی جدید و ناشی از شکلگیری پدیدهای به نام ملت است، به نظر میرسد بهترین تعریف، تقسیم بندی سه گانهای است که هویت را به هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت ملی تقسیم میکند. در هویت فردی، فرد خود را با نشانهها و معیاهای شخصی و محیط کوچکی همچون خانواده، معرفی میکند. اما هویت اجتماعی از تنوع بیشتری برخوردار بوده و شامل لایههای متعدد و گونههای متفاوت میگردد، نظیر هویت نژادی، هویت قومی، هویت شغلی و یا هویت مذهبی که همه جنبههای گوناگون و مختلف هویت اجتماعی هستند. در سطح بعدی و بالاتر، هویت ملی مطرح است که برخلاف هویت اجتماعی، یکسان و منحصر به فرد بوده و در بالاترین سطح قرار دارد و هرکسی بیش از یک هویت ملی ندارد.
هویت ملی، جمع هویتهای فردی و اجتماعی در محیط کلان ملی است و مقصود از محیط ملی هم چارچوب سرزمینی دولت مدرن است که به افراد ساکن این حوزة جغرافیایی هویت خاصی میبخشد. به عبارت دیگر، میتوان هویت ملی را اینگونه تعریف کرد که آنچه به وسیله آن دو یا چند چیز، از هم شناسایی میگردد «هویت» نام دارد و این هویت بر دو قسم تقسیم میشود: هویت فردی و هویت جمعی. هویت فردی، عبارت است از شاخصهها و نشانههایی که یک فرد را از فرد دیگر متمایز میسازد؛ و هویت جمعی، عبارت است از نشانههایی که یک جمع را از جمعی دیگر متمایز میگرداند. چنانچه این جمع یک ملت باشد، هویت آنان، هویت ملی نامیده میشود که با آن میتوان آن ملت را از دیگر ملتها باز شناخت.
هویت ملی در اصل مخرج مشترک تمامی گروههای قومی می باشد، آیا نوروز در بین تمامی ساکنان ایران مشترک است؟ ایران کشوری موزائیکی از ادیان و نژادها و قومیت های مختلف مثل ترک، عرب، کرد، بلوچ، ترکمن است که همه همانقدر ایرانی هستند و نسبت به آن آب و خاک عشق می ورزند که سایر ایرانیان. این مردم ممکن است سنی، ایزدی، ارمنی، یارسانی، یهودی، زردشتی و یا بهائی باشند و تفاوتی بین هویت خود و دیگر ایرانیان نمیبینند. اما پرسش اساسی این است که آیا نوروز را میتوان آئینی مشترک در همه گروههای قومی و دینی و مذهبی در ایران دانست؟
آقای یوسف عزیزی بنی طرف یکی از فعالین سیاسی و مدنی عرب ایرانی در خصوص عید نوروز می گویند: عید نوروز گرچه در بهترین وقت سال و هنگام آغاز رویش طبیعت قرار دارد اما عید ملی ملت عرب در ایران نیست. این به معنای آن است که از نظر تاریخی، فرهنگی و آداب و رسوم، این عید جایی در میان عیدها و جشن های ملی و مذهبی مردم عرب در ایران ندارد. در دهه های اخیر که اختلاط میان ملل ایران فزون تر و فرهنگ مسلط از طریق رسانه های دیداری و شنیداری بیشتر شد، معدودی از خانواده های عرب در اقلیم عربستان ایران (خوزستان) نیز برای خوشایند کودکان خود یا احترام به دوستان فارس شان اهتمامی در این زمینه نشان می دهند اما اکثریت مردم عرب این گونه نیستند. در واقع عید فطر مهمترین و اساسی ترین عید ملی و مذهبی ملت عرب در ایران است که با شکوه هر چه تمامتر برگزار می شود . ضمنا همواره چندین ملیون عرب در جنوب و جنوب غرب ایران نسبت به تنها یک روز تعطیلی عید ملی – مذهبی شان ابراز نارضایتی کرده اند. از همه اینها بی پایه تر کسانی هستند که برگزاری شب یلدا، چهارشنبه سوری و عید نوروز را نشانه “روح ایرانی” واساس “ملت ایران” به شمار می آورند یا طی نود سال گذشته کوشیده اند با نوعی توتالیتاریزم آن را بر همه مردمان ابران تعمیم و تحمیل کنند. این تعریف کاملا اشتباه است زیرا اگر اینها اساس “ملت ایران” باشند، مردم عرب جنوب و جنوب غرب ایران جایی در این بین ندارند، چون این مناسبت ها جزو فرهنگشان نیست. بنابراین باید به دنبال تعریف مدرن وجدید و دموکراتیکی از جامعه ایران باشیم که براساس برابری همه ملیت های ایران باشد. باید بگویم، من تا زمانی که برای تحصیلات دانشگاهی به تهران آمدم سفره هفت سین ندیده بودم.