پدری در یکی از روستاهای ایران و با اطلاع قبلی، دختر خود زعفران محمدی را در میان دیدهگان دیگران با طناب خفه میکند و میکشد تا پاسدار ِ غیرت! خود باشد. مردم بدون عکسالعملی نگاه میکنند و قانون نیز پدر را به شش ماه حبس محکوم میکند، همین و دیگر هیچ!
ناموس را هر چه معنا کنیم اگر پسوند قتل قرار گیرد جنایاتی را رقم می زند که قربانیان آن بیشتر زنان هستند. قتل های ناموسی در جهان هنوز هم قربانی می گیرد. بر اساس آخرین آمارهای سازمان ملل، سالانه حدود پنجهزار قتل ناموسی در جهان رخ میدهد که بیشتر آنها در جنوب آسیا، شمال آفریقا و خاورمیانه رخ میدهند. در ایران نیز ناموس هنوز قربانیان زیادی می گیرد. قتل های ناموسی با توجه به پراکندگی قومی و نژادی موجود در کشور در برخی استان ها بیشتر و در برخی کمتر است.
لکه دار کردن نام خانواده، لکه ننگ، بردن آبروی خانوادگی و دهها اصطلاح دیگر از این قبیل اصطلاحاتی آشنا برای هر ایرانی است که در این فرهنگ زیسته است. شرافت خانوادگی و نام و ننگ دو عنصر مهم در بسیاری از تعاملات اجتماعی ایرانیان است که می تواند ضامن بقای یک نام خانوادگی شود. این شرافت در بسیاری از موارد به نوع رفتار زنان خانواده گره خورده است. در فرهنگ ما مردی که مورد خیانت همسرش قرار گرفته و یا پدر و برادری که دختر یا خواهرشان روابط نامشروع دارد با کلمات رکیک خطاب می شود که همین کلمات خود نشان دهنده نگاه فرهنگی به مقوله ای مانند خیانت زنان است به این معنا که مردی را که ناموسش منحرف شده بی شرافت و بی غیرت می داند و معتقد است که چنین گناهی تنها با ریختن خون پاک می شود.
مالکانی به نام پدر و شوهر
- بر اساس قوانین مجازات اسلامی ایران، اگر مردی زن خود را هنگام نزدیکی (زنا) با مرد دیگری ببیند، اجازه قتل او را دارد. بی آنکه دستگاه قضایی او را مجازات کند (ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی). از سوی دیگر طبق قوانین قضایی ایران قصاص قاتل منوط به شکایت اولیاء دم است. از این رو در مورد قتل های ناموسی از آنجا که آمر قتل نیز جزو اولیاء دم بوده، با عدم شکایت وی امکان قصاص قاتل منتفی شده و حداکثر در صورت لزوم تعزیر خواهد شد. (هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد واقدام وی موجب اخلال در نظم جامعه یا خوف شده و یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، مستوجب حبس تعزیری از ۳ تا ۱۰ سال خواهد بود- ماده ۲۰۸ قانون مجازات اسلامی).
- مطابق قوانین قضایی، پدر یا جد پدری می تواند فرزند خود را به قتل برساند بی آنکه مستحق قصاص باشد (ماده ۲۲۰ ـ پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.) به گفته برخی حقوقدانان این قانون دست پدر را برای مجازات فرزندان باز گداشته است. هرچند مدیرکل امور اسناد و مترجمان قوه قضاییه در گفتگو با ایلنا گفت: هرکس که از وقوع چنین قتلی باخبر شود، میتواند به دادستان طرح شکایت کرده و وی موضوع را پیگیری کند اما در عین حال به این نکته هم اشاره کرد که چنین مجازاتهایی بازدارندگی لازم را ندارند. زیرا گاهی مشاهده میکنیم که یک پدر به صرف اینکه گمان میکند دخترش با فردی رابطه نامشروع دارد یا با شخصی ازدواج کرده که مورد تایید او نیست، دست به اقدامات شدیدی علیه فرزند خود می زند.
به باور بسیاری از کارشناسان از یکسو قوانین بازدارندگی لازم را نداشته و حتی می تواند به نوعی باعث تحریک افراد به قتل ناموسی بدون خوف از مجازات باشند و از سوئی به رغم همه تغییرات فرهنگی در سال های اخیر هنوز هم تعصبات پدران و برادران نسبت به دختران خانواده پاربرجاست و موجب رقم زدن جنایات می شود. در برخی خرده فرهنگ ها انتظار میرود که دختر در برابر پدر تسلیمپذیر بوده و اگر غیر از این باشد، آماج خشونت قرار میگیرد. به عبارت دیگر در این فرهنگها دختر باید در برابر هرتصمیم پدر خود اعم از ازدواج اجباری، ازدواج در سن پایین یا ترک تحصیل تسلیم باشد و در غیر این صورت با او برخوردهای شدید میشود.