آیا خشونت علیه افغانها؛ یک رفتار اجتماعی است؟
برخی تحلیلگران معتقدند که حکومت ایران پشت خشونتهائی که در قبال شهروندان افغان اعمال می شود قرار دارد، آنها در عینحال نگرانند که اهانت و هتک حرمت نسبت به مهاجران افغان به یک رفتار اجتماعی در میان گروهی از مردم تبدیل شود.
شش سال پیش خشونت نسبت به شهروندان افغان ابعادی کمسابقه پیدا کرد و شهر یزد صحنه به آتش کشیدن جان و مال گروهی بیپناه شد. گروهی که گویا باید تاوان جنایتی هولناک را می دادند. تاوان «تجاوز یک افغان» به یک دختر جوان در یزد و به قتل رساندن او. وزارت خارجه افغانستان تقاضا کرد که بررسی دقیق شود که آیا فردی که دست به این جنایت زده قطعا افغان است یا نه! اما بسیاری میپرسند در برخورد با یک جنایت چه فرقی میکند که ملیت مجرم ایرانی باشد یا غیرایرانی؟ آیا در این میان باید انسانهایی قربانی شوند که تنها «جرمشان» تعلق به کشوری جنگزده، طالبانزده، بدون امنیت و در همسایگی ایران است؟
برخی از نهادهای دولتی به خصوص در استانها هم در تشدید فضای اهانت و آزار اتباع افغان سنگ تمام گذاشته و فروشندگان مواد غذایی، نانوایی ها و تاکسی ها را ملزم کرده اند که به «اتباع خارجی غیرمجاز» خدمات ارائه ندهند و پیش از فروش یا ارایه خدمات از اتباع خارجی کارت اقامت بخواهند! غلامرضا غلامی، مدیر کل اتباع و مهاجرین خارجی استانداری فارس دلیل اعمال چنین روشی را “حفظ بهداشت” مردم و جلوگیری از «خطر بیماریهای واگیردار» عنوان کرده است. بنا بر دستورالعمل او «هر یک از شهروندان برای اطمینان یافتن از ناقل نبودن اتباع خارجی که در اماکن عمومی از جمله اتوبوس و وسایل نقلیه و صف نانوایی ها حضور مییابند، میتوانند مشخصات هویتی اتباع را مطالبه و رؤیت کنند و اتباع نیز ملزم به همراه داشتن کارت و مجوز اقامت قانونی خود هستند.» تشویق مردم به برخوردهایی از این دست، خاطره بیگانهستیزی و نژادپرستی در قرن گذشته را زنده میکند.
مردم افغانستان و مهاجرین از فعالان اجتماعی و روشنفکران ایران این تقاضا را دارند که اگر کاری از دستشان برنمیآید، حداقل در سطح اعتراض واکنش نشان دهند. اما بدبختانه آنچه بیشتر بر افغانها رنج خلق میکند، این است که برخورد اهانتآمیز از سوی نظام و سیستم به نحوی دیکته شده است، دارد به یک گرایش و یا یک رفتار اجتماعی در ایران تبدیل میشود.