اهمیت همزیستی با بهاییان برای مسلمانان
بهاییان در روزهای گذشته، دویستمین سالگرد تولد پیامبر خود را جشن گرفتند. آزادی در اجرای مراسم و سنتهای مذهبی، حقی بدیهی و غیرقابل مذاکره است. این هم بدیهی است که احقاق این حق، ارتباطی با مدعای راستدینی یا حقانیت یک دین ندارد، چرا که هر دینی آشکارا خود را تنها مسیر رستگاری میداند و احقاق یک حق، نمیتواند به “ادعای درون دینی” ادیان سپرده شود. در جهانی عادلانهتر، این مناسبتها میتوانستند به بهانهای برای تاکید بر همزیستی باورها و عقاید گوناگون تبدیل شوند.
همانگونه که بعد از قرنها تجربه کشمکش، پاپ فرانسیس، روز عید فطر را به مسلمانان تبریک میگوید، آرزوی رسیدن روزی که مسلمانان و بزرگان مذهبی آنها نیز مناسبتهای مذهبی بهاییان را شادباش گویند، آرزوی غریبی نیست.
اکثریتی که تا امروز جز سرکوب، راهی برای مواجهه با اقلیت نمیشناسند، حداقل برای تغییر سرنوشت خودشان، نیاز دارند که در مسیر همزیستی با اقلیت، به همدلی با او نیز بپردازند. از این جهت، خلاف تصور رایج در جامعهای که اسیر تعصب و نفرت بوده، اتفاقا رواداری دینی، باید شامل کسانی شود که اکثریت یک جامعه، به “راستدینی” آنان باوری ندارند. پس هم از جهت همزیستی با مردمی که “باورهایی دیگر” دارند، و هم برای جستجوی “رستگاری” از وضع هولناکی که روح زمانه را تسخیر کرده، همدلی جامعه ما با بهاییان ضروری است.
همزیستی، با “هنجار شدن” و پذیرفته شدن حق زندگی دیگرگون، بدست میآید و همدلی نیز، بخشی از آن است. مواجهه و همراهی جامعه ما با اقلیتی که ستمگرانه به “دیگری” تبدیل شدهاند، اولین گام در مسیر هنجارسازی جدید میتواند باشد. و البته، همزیستی با مردمانی که عقیده متفاوت دارند، از مسیر درآمیختن با آنان، زیست مشترک و احترام به سنتها و ارزشهای متفاوت آنان ممکن خواهد شد. نباید فراموش کرد که فرمان دویست ساله نهادهای قدرتمند دینی به رویگردانی و دوری از بهاییان، به علت نگرانی از “هنجار شدن” (طبیعی شدن و عادی شدن) زندگی متفاوت آنها در جامعه بوده و اتفاقا همین هنجارسازی بود که میتوانست زمینه رشد رواداری را فراهم کند. به همین دلیل، امروز تنها ابراز نارضایتی از سرکوب بهاییان، کافی نیست، بلکه نیاز به همزیستی و همدلی با آنان نیز وجود دارد.