روز بیست و یکم ماه مارس مصادف با روز بین المللی مبارزه با تبیعض نژادی است.. این روز به این دلیل روز جهانی مبارزه با نژاد پرستی گذاشته شده که مردم جهان، توجه جدی به برابری حقوق داشته باشند و تاکید شود که هیج گروه نژادی از دیگری برتر نیست. طبق قوانین حقوق بشر همه افراد فارغ از نژاد، دین، مذهب و جنسیت، دارای حقوق برابر و یکسان می باشند. علت نامگذاری این روز به عنوان روز جهانی مبارزه با تبعیض نژادی کشته شدن 69 تن در 21 مارس 1960 در تجمعی مسالمت آمیز در آفریقای جنوبی بود که با دخالت پلیس به شدت سرکوب گشت.
گرچه اعمال سیاستهای تبعیض نژادی از دوره آغاز استعمار و به ویژه از قرن هفدهم شکل گرفته و نقاط گستردهای را شامل میگردید، اما به صورت مشخص، این کلمه از سال ۱۹۴۸ توسط دفتر مرکزی حزب ناسیونالیست کشور آفریقای جنوبی به کار گرفته شد هدف از اعلام و اعمال این سیاست جداسازی سفید پوستان از غیر سفید پوستان و به ویژه سیاهان بود. با این که بیش از ۸۰ ٪ جمعیت آفریقای جنوبی را غیر سفید پوستان تشکیل میدادند. اما اقلیت سفید پوست با اجرای سیاستهای غیر انسانی، جامعهای طبقاتی به وجود آورد. آنها رسماً اعلام کردند که سیاست آپارتاید همه گروههای نژادی را فروتر از سفید پوستان می داند و علیرغم اعتراضات افکار عمومی و سازمانهای بینالمللی، به رفتار خود ادامه دادند. این وضعیت تا آخرین دهه قرن بیستم ادامه داشت و سر انجام، تلاشها و کوششهای مردمی به لغو این سیاست در هفدهم ژوئن ۱۹۹۱ میلادی انجامید. با این حال مسئله تبعیض نژادی در بسیاری از کشورها دارای نژادهای مختلف میباشند.
کنوانسیون بینالمللی رفع هر نوع تبعیض نژادی بند اول خود بیان می دارد که نظر به اینکه منشور ملل متحد مبتنی بر اصول حیثیت ذاتی و تساوی کلیه افراد انسانی و کلیه دول عضو ملل متحد متعهد شدهاند که منفرداً و مشترکاً با همکاری سازمان برای نیل به یکی از هدفهای ملل متحد یعنی توسعه و تشویق احترام جهانی و واقعی به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز نژاد یا جنس یا زبان و یا مذهب اقدام نمایند.
طبق ماده اول این کنوانسیون، تبعیض نژادی اطلاق میشود به هر نوع تمایز و ممنوعیت یا محدودیت و یا رجحانی که براساس نژاد و رنگ یا نسب و یا منشأ ملی و یا قومی مبتنی بوده و هدف یا اثر آن از بین بردن و یا در معرض تهدید و مخاطره قراردادن شناسایی یا تمتع و یا استیفاء در شرایط متساوی از حقوق بشر و آزادیهای اساسی در زمینه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و یا در هر زمینه دیگری از حیات عمومی باشد.
ژادگرایی نظریهای است که میان نژاد و پدیدههایی نظیر دین، آداب، زبان و غیره رابطه ایجاد کرده و برخی نژادها را برتر از دیگر نژادها میشمارد و بین آنها تبعیض قائل میشود. نژادپرست کسی ست که معتقد است همه خصلتهای رذیلانه و فرومرتبهای که به مردمانی با این یا آن ویژگی نسبت داده میشود در زیستشناسی ریشه دارد.
در ایران هم نژادپرستی در لایههای پیدا و پنهان و در سطوح فردی و دولتی جریان دارد. بسیاری از ایرانیها از دیرباز باور داشتند که از نژاد برتر آریایی بوده و عربها را پست و غیرمتمدن میشمردند. کشور ایران به خاطر موقعیت جغرافیایی و تنوع قومی درگیر قومگراییهای خاص خود بوده است. وجود اقوام با تاریخ، زبان و مذهب منحصر به خودشان، و تجربهی سالها زندگی در کنار هم، پیچیدگی خاصی در روابطشان بوجود آورده که گاهی به تحرکات ضد قومی در سطوح مختلف ختم میشود. لطیفهها یا تمسخر دیگر اقوام تقریبا در افکار عمومی ایرانیها عادی تلقی میشود. در سالهای اخیر نیز مهاجرت افغانها به ایران با تبعیضهای دولتی و همچنین رفتارهای توهینآمیز برخی از ایرانیان همراه بودهاست.
مجید محمدی جامعه شناسی ایرانی در مقاله ای با عنوان نژادپرستی و دیگرستیزی ایرانی در این خصوص چنین می نویسد:
عراب از نگاه بسیاری از ایرانیان هنوز عرب «سوسمارخوار» یا «ملخخوار» هستند (به گفتگوهای روزمره و سایتهای اجتماعی نگاه کنید). در لطیفههای نژادپرستانهی ایرانیان فارس، لرها و ترکها چیزی از درک و فهم کم دارند؛ اگر یک افغان در شعاع صد کیلومتری یک جرم و جنایت حضور داشته هم اوست که متهم است؛ و اروپاییها/آمریکاییان نیز بیغیرت و بیاخلاق هستند؛ مادران در شمال و مناطق مرکزی کشور هنوز به ازدواج پسرانشان با یک دختر سبزه حساس هستند و او را «سیاه» (برای تحقیر) مینامند.
کاکاسیاه، ترکعلی (که اخیرا به غضنفر تغییر نام داده)، فرنگی (به معنی قرتی)، ما رو سیاه کردی (برگرفته از شخصیت سیاهبازی که اصولا مبتنی بر نژادپرستی ساخته و پرداخته شده است)، چلاق، کور، کر، جهود، و همجنسباز از تعابیر جاری توهینآمیز و نژادپرستانه و دیگرستیزانه در زبان فارسی هستند. ایرانیان هر روز در فضاهای عمومی و رسانهها سخنان نژادپرستانه و دیگرستیزانه میگویند اما متوجه نیستند که این سخنان دیگر آزارانهاند. نژادپرستی ایرانیان در سخنان مقامهای جمهوری اسلامی بالاخص رهبر آن به خوبی انعکاس دارد و این رهبران نیز از آسمان به ایران نازل نشدهاند. البته مقامات جمهوری اسلامی مردم ایران را نمایندگی نمیکنند اما حداقل بخشهایی از جامعه در این موضوع همانند آنها فکر میکنند. حکومت جمهوری اسلامی البته تاریکترین و زشتترین وجوه جامعهی ایران را تجسم عینی بخشیده است.
این دیدگاههای نژادپرستانه تنها در حد حرف باقی نمیمانند. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بر اساس این انسان هراسیها حکم صادر میکند. در چند مورد پس از کشته شدن یک زن یا تجاوز به یک دختر (در یزد و قزوین) به افغانیهای مقیم به عنوان اولین هدف اتهام حمله شده و آنها را از خانه و کاشانهشان بیرون راندهاند.