چگونه میتوان انسانها را از تبعیض و نابرابری نجات داد
جایگاه عدالت در مناسبات فردی و اجتماعی همه انسانها اهمیت والایی دارد. عدالت برخلاف آزادی و برابری مناقشه برانگیز نیست، چون همگان بر لزوم برخورداری از آن اتفاق نظر دارند. غایت اخلاق، سیاست و حقوق رسیدن به عدالت است. عدالت پاسخی به این پرسش است که چگونه میتوان انسانها را از تبعیض و نابرابری نجات داد و امکان رشد استعدادهای انسانی را فراهم نمود. آنچه عدالت را در باره کودکان از بزرگسالان متفاوت میسازد، عدم توانایی کودک برای درخواست رفتار عادلانه یا فقدان حمایت محیط او از این درخواست است. قرار گرفتن کودک تحت اقتدار خانواده و اجتماع بدون اینکه خود قادر باشد نقشی در تعیین مناسبات عادلانه حاکم بر خود داشته باشد، و نیز عدم توجه به شخصیت و جایگاه کودک، این اقشار پرشمار جامعه را در معرض انواع ستمها، بیعدالتیها و آسیبهای گوناگون قرار داده است. به همین دلیل، دسترسی به عدالت برای کودکان از جهات عدیده به بسترسازی مناسب در حوزه های اجتماعی، فرهنگی و حقوقی نیاز دارد. تجربه جهانی در باره حقوق کودک و دسترسی به عدالت برای آنها با گامهای بلندی در عرصه بین المللی همراه بوده است از جمله تصویب کنوانسیون جهانی حقوق کودک. این تجربیات به ایجاد حقوق جهانی برای کودکان منجر شده است. منظور از کودک در اینجا همه دختران و پسران زیر سن 18 سالگی تمام است.
عدالت برای کودکان بیان کننده قوانین، رفتارهای مختلف حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در چارچوبی منطبق بر برابری، رفع تبعیض، کاهش آلام آنها و تامین امنیت برای آنان است و همچنین توجه به نیازهای آنها در زمینه سلامت، بهداشت، آموزش و رشد و رسیدن به بزرگسالی.
نویسنده این پژوهش از وکلای باسابقه ایران است و در این کتاب با هدف کمک به بسترسازی حقوقی و با استفاده از زبان غیرفنی کوشش می کند تا راهنمای شما در تشخیص ملاکهای رفتار عادلانه با کودکان و نحوه دسترسی آنها به عدالت باشد.