سؤء استفاده نژادی از جنگجوی افغان در سوریه؛ دستپرورده آمریکا در لشکر فاطمیون
تلاش من و همکارانم برای یافتن سرنخ از شهروندان افغانی که از راه ایران به جنگ سوریه میروند، بارها ناکام مانده بود. پرسشهای زیادی وجود داشت که پاسخ آن میتوانست در گفتوگو با یک سرباز افغان لشکر فاطمیون بهدست بیاید. چالش نخست پیداکردن چنین شخصی و چالش دیگر حاضرکردن او برای گفتوگو در رسانه بود.
به نظر میرسید به این سربازان گوشزد شده که پرده از رازها برندارند. با دو سه نفری که از پشت خط تلفن صحبت کردم، هیچکدام راضی به گفتگو نشدند. ماهها تحقیق و جستجو، مرا به سید عزیز در بامیان رساند.
عزیز را در خانهاش در ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان دیدم. مردی ۳۵ ساله با لباس محلی سفید و ژاکت سبز کمرنگ رودرروی پدرش نشسته بود. پسر دو و نیم سالهاش را در آغوش داشت با یک بودنه/بلدرچین در دست.
فرمانده افغان لشکر فاطمیون تازه به وطن برگشته بود. او با تجربه پانزده ساله در پلیس و ارتش افغانستان برای دفاع از دولت بشار اسد به سوریه رفته و فرماندهی گروه ۶۰ نفره از جنگجویان افغان لشکر فاطمیون را به دوش داشته است.
به گفته سید عزیز او با گروه شش نفره از همراهانش بامیان را به قصد ایران ترک کرده بود.
او میگوید:”یکی از دوستانم گفت برویم ایران مثل اینجا بیکار نمیمانیم. آمدیم کابل. از کابل نیمروز رفتیم. از آنجا به گونه قاچاقی وارد خاک پاکستان و سپس ایران شدیم.”
او میگوید شش ماه اول را در ایران کارگری کرده تا اینکه از طریق دوستانش در جریان آغاز ثبتنام برای لشکر فاطمیون قرار گرفتهاست.
او ادامه میدهد:”دفتر ثبت نام در منطقه شاه عبدالعظیم تهران بود. به ما گفتند باید برویم و از حرم بیبی زینب و بیبی رقیه دفاع کنیم. ثبت نام انجام شد. یکماه بعد تماس گرفتند. همه را در حرَم امام خمینی جمع کردند، بردند پادگان یزد.”